آيت الله جوادي آملي در نشست
وجوه سياسي حكمت متعاليه اظهار داشت: از ديدگاه صدرالمتألهين، سياست متعاليه اختصاص
به جوامعي دارد كه واقعاً انسانياند اما وي براي جوامعي كه حيوانياند به اين صورت
قائل به سياست نيست.
به گزارش خبرگزاري مهر، نشستي
ديگر از سلسله نشستهاي وجوه سياسي حكمت متعاليه با حضور جمعي از پژوهشگران فلسفه
سياسي در دفتر آيت الله جوادي آملي در قم برگزار شد.
آيت الله جوادي آملي در آغاز
سخنانش با اشاره به اين نكته كه هر حكمتي، مسأله اخلاق، تدبير منزل، و سياست كشور
را به مثابه حكمت عملي، همراه خود دارد گفت: جهانبيني بدون جهانسازي، تنها
سلسلهاي از مفاهيم تجريدي و خشك است. قهراً هر جهانبيني يا هر حكمت، براي خود
حكمت عملي خاص يعني اخلاق، تدبير و سياست خاص خواهد داشت. ممكن است مسائل فراواني
در سياست و يا تدبير منزل پيش آيد كه ميبايست اين مسائل بر مباني اصلي عرضه و از
آن استنباط شود. در مباحث حكمت متعاليه و بررسي اين موضوع كه آيا حكمت متعاليه
داراي فلسفه سياسي متعاليه يا فلسفه متعاليه سياسي و يا سياست متعاليه است بايد از
عناصر محوري بهره گرفت.
وي با تأكيد بر اين نكته كه
مباني حكمت متعاليه برگرفته از وحي الهي، كتاب و سنت و عقل برهاني است گفت: اين راه
اجتهاد است. آن روزي كه حكمت متعاليه سامان پذيرفت از بسياري بحثهاي جزيي مانند
مسائل تدبير منزل، اخلاق و سياست سخني در ميان نبود ولي ميتوان همه آنها را از
مباني حكمت متعاليه استنباط كرد و به آن مباني نيز ميتوان از طريق منابع دست يافت.
بنابراين نبايد توقع داشته باشيم كه حكمت متعاليه مواد ما را تبيين كند. همانطور
كه نبايد توقع داشته باشيم كه مواد فقهي را در جواهر بيابيم.
اين مفسر حكمت متعاليه در ادامه
سخنانش با اشاره به اين نكته كه روش ما روش منطقي ميباشد گفت: منطق ارسطويي كه بار
حكمت مشاء و تا حدودي حكمت اشراق را بر دوش ميكشد نميتواند بار سنگين حكمت
متعاليه و سلسلهاي از مطالب اساسي كه در آن مطرح است را بر دوش گيرد. حمل بار حكمت
متعاليه به يك منطق متعالي نياز دارد كه در آن به غير از انواع چهارگانه حمل اولي،
حمل شايع، حمل هوهو و حمل ذوهو، حمل حقيقت و رقيقت نيز مطرح باشد. بنابراين به منطق
و روش ديگري غير از منطق معمولي نياز است كه بتواند بار حكمت متعاليه را بردارد و
سياست متعاليه را حل كند. حكمت متعاليه انساني تربيت ميكند كه خليفة الله باشد.
وي در پايان سخنانش تاكيد كرد: از نگاه
صدرالمتألهين همان طور كه انسان داراي بعد حيواني و بعد عقلاني است، جامعه نيز
اينگونه است. بعضي جامعهها واقعاً در حيوانيت به سر ميبرند و برخي از جوامع
انسانياند. از ديدگاه صدرالمتألهين، سياست متعاليه اختصاص به جوامعي دارد كه
واقعاً انسانياند اما ايشان براي جوامعي كه حيوانياند به اين صورت قائل به سياست
نيست.