
المبدأ والمعاد فی الحکمه المتعالیه (جلد دوم)
المبدأ و المعاد فيالحكمةالمتعالية (جلد دوم)
انسان هميشه در ضمير خود، نوعي گرايش همراه با اعتقاد را نسبت به خالق هستي احساس ميكرده و اين دلمشغولي را داشته كه خالق اين جهان چيست و كيست و بر همين اساس در طول تاريخ سعي و تلاش كرده است تا در كنار تمايلات فطري با ارايه دليل و برهان، راهي به مبداء هستي بگشايد و خالق خويشتن را بشناسد. از اينرو فلاسفه هر يك بر اساس مشرب و مذاقي كه داشتهاند روشي خاص براي شناختن و شناساندن آفريدگار جهان برگزيدهاند.
در ميان فلاسفه اسلامي حكيم صدرالمتألهين علاوه بر كتابهاي الاسفارالاربعة، الشواهد الربوبية و … كه درباره اثبات صانع بحث كرده، كتابي مستقل تحت عنوان المبداء و المعاد درباره اثبات ذات و صفات حقتعالي، تدوين نموده است و در خصوص اهميت اين كتاب ميگويد: «چون ديدم علوم نقلي و براهين عقلي در اين جهت متحدند كه برترين سرمايه استكمال قوه نظري به وسيله تحصيل علوم حقيقي است و از علوم حقيقي, معرفت الهي و شناخت نفس جزء شريفترين علوم است… تصميم گرفتم كتابي تدوين نمايم مشتمل بر دو فن كه پايه و نتيجه دو علم بزرگند؛ و آن دو فن عبارتند از فن ربوبيات و مفارقات بنام اثولوجيا كه اساس و ثمره علم طبيعيات است. زيرا معرفت و شناخت بر پايه اين دو علم استوار است و جهل و غفلت از اين دو علم سبب ضرر و زيان انسان نسبت به امر معاد ميگردد، چنانكه همه امتهاي پيشين كه صاحب خرد بودهاند و امتهاي بعدي تا عصر حاضر بر اين مطلب مهر تاييد زدهاند و صاحبان درايت و عرفان در سايه عقول ذكيه و نفوس خبيره، بدان حكم كرده اند».
از اينرو در طول تاريخ دانشمندان به فطرت خود قناعت نكردهاند و همواره در صدد اثبات خداوند از طريق عقل و برهان بودهاند.
جلد دوم دربرگيرنده فن دوم است.
فن دوم كتاب, درباره مسئله «معاد» است ملاصدرا در خصوص معاد, مشرب خاص خودش را كه مبتني بر تحقيقات و دريافتهايي است كه در مباحث عاليه حكمت الهي نصيب او گشته است، دارد. ايشان مباحث مربوط به معاد را در چهار مقاله ارائه كرده است.
مقاله اول
حكيم صدرالمتألهين در اين مقاله نظم و ترتيب و نيز كيفيت پيدايش موجودات معادي را مورد تحقيق و بررسي قرار داده و در آغاز به تحليل و بررسي مسائل مربوط به نفس پرداخته و سرانجام مطالب اين گفتار را به ويژه در انسانشناسي, همراه با ديدگاه خود درباره هويت انسان در بيست و چهار فصل تبيين كرده است.
مقاله دوم
صدرالمتألهين در اين مقاله به تبيين فعليت زندگي پس از مرگ و نوع حيات جهان واپسين پرداخته و وجود آن را امري طبيعي، ضروري و حقيقتي لازم و غيرمنفك از آفرينش دانسته است.
مقاله سوم
وي در اين مقاله با زبان عرفاني و با استفاده از قرآن و روايات، ديدگاه نظري و فلسفي خود را شرح و تبيين كرده است. چرا كه از اختصاصات حكمت متعاليه او اين است كه برهان، عرفان و قرآن را ممزوج كرده و ديدگاه خود را بر پايه اين سه اصل اثبات ميكند. در اينجا نيز كوشيده است تا حيات پس از مرگ را با زبان برهان، عرفان و قرآن معرفي كند. مطالب و مسائل مهم معادشناسي را در اين مقاله در پنج فصل, تقرير و تدوين ميكند و سرانجام معتقد است كه معاد جسماني از ضروريات كتاب و سنت و از ضروريات خلقت و آفرينش است.
مقاله چهارم
ملاصدرا در پايان كتاب المبداء و المعاد مسائل صراط و راه بين مبدأ و معاد را به طور خلاصه مورد تحقيق قرار داده و مسائل مربوط به نبوت و امامت و ولايت را در دوازده فصل تحرير كرده است. او در اين مقاله اوصاف نبي و خصوصيات او، درجة نبوت، اصول معجزات و خوارق عادات، فرق بين الهام و تعليم، كيفيت اتصال نبي(ص) به عالم وحي الهي، اوصاف پيامبر به عنوان رئيس، اسرار شريعت، فايده طاعات و عبادات و منافع آنها را بيان كرده است.
كتاب المبداء و المعاد فيالحكمةالمتعالية در دو مجلد با تصحيح و تحقيق و مقدمه دكتر محمد ذبيحي و دكتر جعفر شاهنظري و باشراف استاد سيدمحمد خامنهاي در دو مجلد و در مجموع 1008 صفحه همراه با فهرست آيات، احاديث، اشعار و … از سوي بنياد حكمت اسلامي صدرا به چاپ رسيده است.