
الحکمه الامتعالیه فی الاسفار الاربعه (جلد هشتم)
بضمیمه تعلیقات سبزواری / ويراست جديد
الحکمه المتعاليه فی الاسفار الاربعه
(جلد هشتم)
از نظر تاريخ فلسفه، تا چهار قرن پيش درباره نفس فقط دو نظريه معروف وجود داشته است. افلاطون و عده بسياري از فلاسفه باستاني آنرا حقيقتي مجرد از ماده و مستقل از آن ميدانستند و ميگفتند كه نفس يا روح، پيش از بدن موجود بوده و پس از آماده شدن بدن انسان، به آن ملحق ميگردد و آنرا تا لحظه توانايي همراهي ميكند و پس از ضعف و مرگ بدن بجاي ديگري برميگردد، در اين نظريه نفس در بدن همانند حضور ناخدا در كشتي است.
ارسطو و پيروانش نفس را جوهر و پديدهاي ماديگونه ميدانستند كه صورت بدن و كمال اول او شمرده ميشود و بدن براي او جسم و ابزاري براي فعليت بخشيدن به قواي نفس است. وی با تشبيه جسم و بدن به موم، و تشبيه نفس به نقش برموم به وحدت آندو در قالب و به جدايي در جوهر آنها تصريح ميكرد. در تعريف ارسطو نفس را فقط با كاركرد و اعمال جسم ميتوان شناخت زيرا كه بدن به سبب استعداد خود براي قبول نفس، ماهيت و قوام وجودي و بعبارتي ديگر كمال اول خود را از نفس ميگيرد و آلتي ميشود براي اعمال نفس. يعني نفس به جسم، حيات و فعليت و صورت ميدهد و عملاً با آن متصل و پيوند خورده است. هركاري كه بدن انجام دهد در واقع منسوب به نفس است و بدون نفس، بدن انسان حيات ندارد و انسان نيست. اين نظريه بعدها بوسيلة ابنسينا و فلاسفه ايراني تكميل شد و به اوج خود رسيد.
موسس مكتب حكمت متعاليه نظريه سومي را عرضه كرد كه ميتوان آنرا ترکيبی از دو نظريه فوق دانست. صدرالمتألهين معتقد است كه برخلاف گفته افلاطون و اشراقيون، نفس انسان در حدوث خود، مادي و جسماني و از ماده بدن تراوش ميكند و صورت براي خود ميسازد. همچنين برخلاف عقيده مشائين، نفس، جوهري ايستا و بيحركت نيست بلكه جوهري است كه در ذات خود مانند زمان، حركت دارد بلكه زمان اساساً نتيجه حركت آن است.
صدرالمتالهين در اين مجلد موضوع نفس را در هفت باب مورد بحث و بررسي قرار ميدهد.
عناوين بابها به ترتيب عبارتند از:
1ـ في احكام عامةللنفس
2ـ في ماهيةالنفس الحيوانيه
3ـ في ذكر القوي النباتيه و افعالها و احوالها
4ـ من علم النفس في احوال القوي المختصة بالنفوس الحيوانيه
5ـ من علم النفس في الادراكات الباطنة
6ـ في بيان تجرد النفس الناطقة الانسانية
7ـ في نبذ من احوال النفس الناطقة الانسانية
اين كتاب بهمراه تعليقات حكيم سبزواري با تصحيح و تحقيق و مقدمه علي اكبر رشاد و باشراف استاد سيد محمد خامنهاي در 631 صفحه همراه با فهرست آيات، احاديث و اشعار و … از سوي بنياد حكمت اسلامي صدرا به چاپ رسيده است.