كتاب"
ملاصدرا ،هرمنوتيك و فهم كلام الهي " تاليف آيت الله سيد محمد خامنه اي
منتشر شد
تفسير همراه تأويل ـ و باصطلاح امروزي آن، هرمنوتيك ـ همواره در
ميان مسلمين رواج داشته به گونه اي كه در زمان ملاصدرا و استادش
ميرداماد رسماً با هرمنوتيك فلسفي آميخته شده بود .
روش ملاصدرا با آنكه از صوفيه اقتباس شده ولي رنگ فلسفة خود
او را دارد و در اينباره اگرچه كتاب و مقالات، زياد و فراوان
نيست، اما مقالاتي در زمان حاضر در اينباره نوشته شده است. در
اين كتاب كوشش شده كه دو مقاله از استاد سيد محمد خامنهاي كه
به دو مناسبت مختلف نوشته و در دو كنگرة جداگانه ارائه شده ،
براي استفادة علاقمندان چاپ و در دسترس قرار گيرد.براي آگاهي از
سير مباحث قسمتي از پيشگفتاراين كتاب تقديم علاقمندان ميگردد:
تفسير كتاب مقدس قرآن تقريباً از همان سالهاي نخستين نزول وحي
به پيامبر(ص) و نقل آن به مردم دو شهر مكه و سپس مدينه آغاز
شد. نخستين مفسّر و شارح قرآن خود پيامبر(ص) و سپس پسر عمو و
داماد و جانشين منصوب وي ـ امام علي بن ابي طالب ـ و پس از
آندو سلسلة فرزندان و نوادگان امام علي(ع) بودند؛ فرزندان و
نوادگاني كه حتي نام و تولدشان پيش از تولدشان در طول دويست
سال، بوسيلة پيامبر(ص) پيشگويي شده بود و داراي منصب الهي
«امامت» ـ يعني جانشيني معنوي و نيز سياسي پيامبرـ بودند و ضمناً
اجازة تفسير قرآن مجيد را نيز داشتند.
مسلمانان پس از پيامبر، طي چند قرن به شاخههاي متعددي منشعب
شدند؛ از جمله از جهت حقوقي (فقهي) به پنج مذهب شيعه، حنفي،
شافعي، مالكي و حنبلي، و از جهت آراء كلامي به شيعه، معتزلي و
اشعري،
كه اين تقسيمات به دو تقسيم و دو فرقة بزرگ خلاصه ميشد: شيعه
كه به خلافت انتصابي امام علي(ع) و فرزندانش (بصورت تعيين و
انتصاب پيامبر در روز غدير) معتقد بود و ارتودوكس اسلامي شمرده
ميشد و سنّي كه به نظام خلافت انتخابي و اريستوکراسي (انتخاب
اشراف شهر)
اعتقاد داشت و نخستين خليفه را ابوبكر ميدانست.
روش برخورد ايندو فرقة عمده، در تفسير قرآن يكسان نبود، زيرا
سنّيها اغلب به تفسير ظاهري قرآن دلبستگي داشتند و بشدت با تأويل
مخالفت ميكردند و اغلب شيعه كه پيشوايان آنها (امام علي(ع) و
امامهاي ديگر آنها در هر زمان)
علاوه بر تفسير ظاهر الفاظ، براي قرآن معاني ديگر با عمق بيشتري
قايل بودند و فرقهيي از شيعه ـ كه از زمان امام ششم، امام
جعفر صادق(ع)، ببعد بنام باطنيّون معروف شدند ـ به تفسير
باطني قرآن تأكيد بيشتري داشتند.
اين فرقه ـ كه خود به چندين فرقة ديگر تقسيم ميشد ـ بعدها
مبارزة مخفي بر ضد خلفاي اموي و عباسي را آغاز كرد و منشأ تأسيس
حكومتهايي در ايران (بنام اسماعيليه) و در شمال آفريقا و مصر (بنام
فاطميه) شد و سرانجام با آمدن مغول به ايران و سقوط خلافت
عباسي، تشكيلات اين عده نيز از ميان رفت.
هرمنوتيك، بمعناي پذيرش تفسير آزاد قرآن از سوي همين شيعه
باطنيه ترويج و در ميان ديگر مسلمين رواج پيدا كرد و حتي
فرقههاي عرفاني «صوفيه» كه برخي سنّي و برخي شيعه بودند،
همگي از مكتب باطنيه و تأويل پيروي كردند و ميتوان گفت كه
باطنيه در واقع همان نگهبانان علم هرمنوتيك قرآن در ميان مسلمين
بودند.
بايد دانست كه هر چندگاه در ميان شيعه نيز عدهيي يافت ميشدند
كه بپيروي از برخي مكاتب سنّي (حنبلي)، هر گونه تأويل را
محكوم و هر مسلمان را مجبور به تقيّد به ظواهر الفاظ قرآن
ميكنند. عدهيي از اينان بعنوان حمايت از دين، عليه صوفيه
ردّيهها نوشتند و گاه آنها را محكوم به كفر و خروج از دين نمودند.........
برگشت
|