دكتر حسين كلباسي، سردبير فلصلنامه در سر مقاله اين شماره از نشريه «تاريخ فلسفه»، به ادامه بحث خود در شماره هاي پيشين پرداخت كه از لزوم توجه به رهيافت تاريخي و بسط و گسترش آن سخن گفته بود و در ادامه به بررسي جايگاه واژه «فلسفه تاريخ» نزد اهل فلسفه پرداخت و ملاحظاتي را در اين باب عنوان كرد.
به اعتقاد وي «فلسفه تاريخ» از جمله واژگاني است كه با تحليل به اجزاي خود، مفيد معناي اصليش واقع نمي شود و تنها با نظر به خاستگاههاي اصليش است كه مي تواند به فهم درآيد؛ و پيشينه لفظ «فلسفه» بسيار دور و ريشه دار است و واژه «تاريخ» نيز ريشه يوناني دارد، ولي واژه «تاريخ فلسفه» متعلق به دوره جديد است و بر حسب مدارك موجود، از مصطلحات قرن هجدهم ميلادي است.
اين استاد دانشگاه علامه طباطبائي در ادامه به تبيين فهم بشر از تاريخ و حوادث و رويدادهاي آن در قرن هجدهم كه مربوط به قبل از دوره جديد است پرداخته و مي گويد: در نگاه قدما، تاريخ اصالتاً نوعي تذكر و التفات است؛ تذكر به قانون و سنت ازلي و از اينرو كتابها و نوشته هاي تاريخي آنان نوعي تذكره است كه عموماً از حكايت حضرت آدم «ع» آغاز مي شود و در جريان رسالت و طريق نبوي استمرار مي يابد.
وي در پايان سرمقاله خود اينگونه نتيجه گيري مي كند به زعم عالمان دوره منور الفكري، تاريخ نويسي به دو دورة كلّي قديم و جديد قابل تقسيم است.
سومين شماره فصلنامه «تاريخ فلسفه» شامل مقالات پژوهشي تحت عنوان «تأثير انديشه سهروردي بر آراء فيلسوفان مسلمان»، «لزوم بازنگري در تاريخ تصوف و عرفان اسلامي قرن اول هجري»، «حقيقت دوگانه يا دوگونه برداشت از حقيقت يگانه»، «پويايي در فلسفه اسلامي بر اساس تصحيح و تكميل نگرشها و رويكردها به تاريخ فلسفه اسلامي»،
«روش شناسي فلسفي امام خميني (ره)»، «سهم ايرانيان در پيدايش فلسفه و كلام معتزلي» و «مفهوم نظام كامل فلسفي در انديشه كانت» مي باشد كه به ترتيب توسط اساتيد و پژوهشگران حوزه تاريخ فلسفه، محمد بهشتي، قدرت الله خياطيان، اسد الله حيدرپور، مسعود اميد، رضا لك زايي، عزيز جوانپور هروي و حسن اكبري بيرق و رضا ماحوزي ارائه شده است.
شماره زمستان فصلنامه پژوهشي تخصصي «تاريخ فلسفه» به انضمام چكيده اي از مقالات مطرح شده در آن با ترجمه انگليسي در 168 صفحه، بتازگي منتشر و به دوستداران تاريخ فلسفه ايران ارائه شده است.