همانگونه که در خبرها آورده بودیم، شماره 95 فصلنامه علمی پژوهشی خردنامه صدرا منتشر شد.
در سر مقاله این شماره بقلم آیتالله سید محمد خامنهای، بر «لزوم رشد عقلانیت و بصیرت سیاسی آحاد جامعه بویژه در انتخابات» تأکید شده است.
متن سرمقاله بشرح ذیل است:
«در روز 22 بهمن ماه گذشته برگي از تاريخ ورق خورد و
انقلاب پرشكوه و انساني و اسلامي ايران، به چهلسالگي گام نهاد و روز و
روزگاري جديد را نويد داد. چهل سال ملت سرفراز و مؤمن ايران از جان و
مال خود مايه گذاشت و بهترين جوانان و فرزندان عزيز خود را براي
استقلال و آزادي انساني خود به قربانگاه فرستاد تا مگر اين سرزمين بلا
ديده و مصيبت كشيده روي امنيت و رفاه و عزت ببيند و برمسند قدرت و
پيروزي حق بر باطل بنشيند اما ضعف بينش و بصيرت گروهي عوام يا هواپرست
از يكسو و توطنه و دسيسهسازي دشمن كينهتوز خارجي از سوي ديگر، نگذاشت
و سبب شد كه با انتخاب خود قدرت حكومت را بيشتر ادوار به دست افراد يا
جريانهاي خائن و نادان بسپارد و سرنوشت خود و كشور را هرازچندگاه در
دستان ناامن آنان قرار دهد و اينگونه بود كه چهل سال پياپي آسيبهاي
فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و ... بر پيكر ملت وارد گرديد و هنوز هم
ادامه دارد!
اما در تجربه گزيده شدن از يك سوراخ و در چهلسالگي اين انقلاب بايد كه اين بيبصيرتها و كژتابيهاي برخي از افراد ناآگاه يا متعصب ملت به پايان برسد، كساني كه با رأي و انتخاب يا رسانههاي خود آب به آسياب دشمن ميريزند و بخطا و از روي لجاج با اصل اسلاميت نظام آتش به بخت خود و ديگران ميزنند و سرنوشت جان و مال و ناموس خود و ملت را با انتخاب خود چند سالي در اختيار افراد خائن يا ناتوان يا فريبخورده ميسپارند و پس از ظهور آثار بدخواهيهاي قدرتمداران و درك و دريافت زيانها و نابسامانيهاي سلطة ـ بظاهر قانوني ـ آنها، بر سر خود ميزنند و از سوء اقبال و بخت بد سخن ميگويند.
بيشتر زبانهاي بزرگي كه به اين ملت خورده ثمرة خطاي ديد سياسي و عوامانه يا مغرضانة عدهيي و به روي كار آوردن نفوذي دشمنان با رأي گناه آلود خود بوده است. پس اولين گام در دورة دوم قوام اين نظام، توجه و افزودن بر بصيرت سياسي عامة مردم و گريز از سلطة نفوذي دشمن از طريق آراء عموم ملت است كه مجلس شوراي اسلامي و دولت را بر سركار ميآورد و خاك بر سر خود و ملت ميكند.
اكنون مسلم شده است كه بيشتر زيانهاي سياسي و اجتماعي كه به اين ملت وارد شده بسبب نفوذ عدهيي احساسي بيمنطق و بيبصيرتي آنها در شناخت راه درست و سامانبخش و رفاه و عزت اسلام بوده است كه در بيفرهنگي و نبود حكمت و نداشتن عقلانيت و محاسبه صحيح و تشخيص دوست از دشمن و درست از اشتباه بوده است. يكي از تأسفهاي غمانگيزي كه قرآن براي دوزخيان بر شمرده آنستكه ميگويند ايكاش ما اهل تعقل يا شنودن سخنان رهبران خود بوديم و در آتش عقلگريزي خود نميسوختيم: «وقالوا لو كنّا نسمع اؤ نعقل ما كنّا في اصحاب السعير» (ملك/10)
حاصل آنكه گرچه گام دوم اين انقلاب ابعادي گسترده دارد و بايد در زمينههاي ديگر اقتصادي و اجتماعي بنيانهاي ويرانگر انقلاب نابود شود و مسئولين مقصر مجازات گردند و بنيان نوي بر خرابه بنيادهاي پوسيده و خصمانة قديم بنا شود اما مهمترين آنها سعي در گسترش بصيرت مردم و ترويج عقلانيت و حكمت و منطق و بالا بردن سطح فرهنگ سياسي مردم است تا برگة رأي سرنوشتساز آنان را دزدان سياست از كفشان نربايند و سفاهت سياسي اين اقليت اكثرنما به رشد و شعور بدل گردد و بلطف هدايت و توفيق الهي در دوران جديد، حكومت در دست دلسوزاني امين قرار گيرد و اين ملت آسيبديده روي سامان ببيند. انشاالله.»
بنياد حکمت اسلامي صدرا – واحد تامين محتوا و خبر
|