در
سرمقاله شماره 78 خردنامه صدرا آمده است: «از نشانههاي فقر فرهنگي،
يکي ضعف تحقيق علمي و پژوهش است... ممکن است آمارها نشان دهد که
پژوهشهايي فراوان در کشور انجام ميشود ولي پس از عمقسنجي روشن ميگردد
که حجم ظاهري آن حبابگونه و ظاهرنمايي است و جوهرۀ کارا و مفيدي براي
فعالسازي و پيشبرد علمي جامعه در آن نيست».
امروزه ضعف محتوا و کيفيت پژوهشهاي علمي و متاسفانه گاه انتحال و
سرقتهاي علمي معضلي گسترده و سترگ فراروي جامعه علمي کشور نهاده است.
آيتالله سيدمحمد خامنهاي رييس بنياد حکمت اسلامي صدرا و صاحب امتياز
و مدير مسئول خردنامه صدرا در سرمقاله هفتاد و هشتمين شماره ي اين
فصلنامه علمي پژوهشي بر اين مهم انگشت نهادهاند؛ باشد که مطمح نظر
مسئولان، فضلا و دلسوزان جامعه قرار گيرد.
در
اين نوشتار ميخوانيم: از نشانههاي فقر فرهنگي، يکي ضعف تحقيق علمي و
پژوهش است و نه فقط نبود آن در محيطهاي علمي بلکه نابساماني در روش،
فقر نيروي انساني پژوهشگر و توزيع نامتناسب آن در بخشهاي علمي نيز فقر
علمي بحساب ميآيد... اين سخن بمعناي تعداد آماري و کمي نيست بلکه
مقصود روح تحقيق و کيفيت و ارزش محتواست. ممکن است شکل ظاهري و آمارها
نشان دهد که پژوهشهايي فراوان در کشور انجام ميشود ولي پس از عمقسنجي
روشن ميگردد که حجم ظاهري آن حبابگونه و ظاهرنمايي است و جوهرۀ کارا و
مفيدي براي فعالسازي و پيشبرد علمي جامعه در همۀ زمينهها در آن نيست
که يکي از دلايل آن کمبود نيروي انساني ممتاز و قادر به انجام پژوهش
بمعناي حقيقي و جامعه آن است.
پرسش اينجاست که چرا با وجود حضور اساتيد و محققان فاضل در حوزه و
دانشگاه، چرا کار علمي عميق و قابل ارائه به دنياي علمي امروز، چندان
که بايد عرضه نميشود؟ اين تناقض از آنجاست که محققان بسبب تعداد اندک و
مشکلات زندگي و موانع اداري و مالي و برنامههاي غلط آموزشي، و نيز
تراکم شغلي و تدريس، ناچارند وقت گرانقدر خود را که بايد به مطالعه و
تحقيق و نظريهپردازي و ابداع علمي صرف کنند، بگونهيي بهدر دهند. در
ظاهر تدريس و آموزش است اما تراکم و حجم نامناسب و وقتگير آن سبب شده
به تعبير عاميانه فرصت خاراندن سر نداشته باشند و تدريس را
از روي حافظه و يادداشتهاي گذشته يا کمسود انجام دهند که ثمره آن
دانشآموختگاني است که بنيه علمي ضعيفي دارند و شاگرد ضعيفتر نيز تربيت
خواهند کرد.
اين ضعف و فقر و نابساماني هنگامي از نظر به عمل ميآيد و زيان آن براي
کشور محسوس ميگردد که يک طرح پژوهشي اصيل و ارزشمند در معرض اجر قرار
گيرد و تدوين و تاليف آن نيازمند پژوهشگراني باسواد و با عمق علمي
باشد، اينجاست که آه از نهاد برميآيد و هر بنيانگذار خيرخواهي را از
آن پشيمان ميکند؛ بايد با چراغ بدور شهر گشت تا يکي پيدا شود و از
آنهمه اشباه الرجال چند تهمتن بدست آيد.
دستگاهها و مديران دلسوز امور فرهنگي بايد هرچه زودتر به فکر چارۀ اين
فقر الدم علم باشند و بدانند که همانگونه که ضعف و فقر الدم بدن را به
بيماري و مرگ ميکشاند، فقر علمي و کمبود توان پژوهش، جامعه را به
بيماري و نابودي ميرساند؛ بويژه اگر اين نقصان در علوم عقلي باشد که در
حکم قوۀ عاقله جامعهاند.
***
هفتاد و هشتمين شماره خردنامه صدرا همجنين با آثاري از دکتر مهدي عظيمي
(نقدي بر «نقش روششناختي قاعدة الواحد»)، دکتر سيدمحمد انتظام
(معناشناسي عنوان «واجب الوجود بالذات»)، دکتر محمود زراعتپيشه (حکمت
متعاليه و منطقِ طريقِ اولايي) دکتر محمد سعيدي مهر و سيد شهريار کمالي
سبزواري (امکان ذاتي و امکان استعدادي از نظر ملاصدرا و علامه
طباطبايي)، دکتر فروغ السادات رحيم پور و مجيد ياريان (بررسي تأثير
مباني نفس شناسي صدرالمتألهين بر وحي شناسي وي)، دکتر محمدجواد رضائي
و مرتضي جعفريان (ذهن و مراتب واقع نمايي ادراک در انديشة صدرالدين
قونوي) و محمد حسين زاده (تحول مسئلة «كلي و جزئي» در فلسفة اصالت
وجودي ملاصدرا) بزودي منتشر و در اختيار علاقمندان قرار خواهد گرفت.
واحد تامين خبر و محتوا – بنياد
حکمت اسلامي صدرا
|