هفته گذشته، تعدادي از اساتيد بنام يونان در محل اقامتگاه
سفير جمهوري اسلامي ايران در آتن با حضرت آيت الله سيد محمد خامنهاي ـ كه براي
شركت در همايش فلسفي در جزيره كرت به يونان سفر كرده بود، ديدار و گفتگو كردند.
در اين ديدار، حضرت آيت الله خامنهاي با اشاره به پيشينه
تاريخي و فرهنگي دو ملت ايران و يونان و رابطه ديرينه دو كشور از حضور و ديدار
اساتيد يوناني ابراز خرسندي نمود.
استاد جرج موستاكيس، (استاد جامعهشناسي و الهيات دانشكده
فلسفه آتن)، ضمن ابراز خرسندي از ديدار رييس بنياد حكمت اسلامي صدرا گفت: من سه اثر
از آثار استاد شهيد مرتضي مطهري را به زبان يوناني ترجمه كرده و تعدادي كتاب را نيز
به رشته تحرير درآوردهام.
وي در ادامه افزود: مايه افتخار من است كه در زمان جنگ،
همراه تعدادي از روزنامهنگاران و روشنفكران يوناني به ايران سفر كردم و انگشتر
حضرت امام خميني (ره) را بوسه زدم و سرود كليسايي را براي آمرزش روح شهداي انقلاب و
دفاع مقدس در حضور ايشان خوانده و مورد تفقد آن بزرگوار قرار گرفتم.
وي با اشاره به دفاع از مواضع كشورمان، اظهار داشت: من از
طرفداران قديمي انقلاب اسلامي ايران هستم و معتقدم كه بايستي براي احياي گفتگوي
اديان و حضور جدي ايران بعنوان يك كشور شيعي، اقدامي اساسي صورت پذيرد؛ زيرا بر اين
باورم كه اعتقادات ما و شيعيان نزديك به هم است و بايستي تا حد امكان تلاش كنيم تا
جمهوري اسلامي ايران حضور فعالتري در اين راستا داشته باشد.
استاد پسياس، از ديگر اساتيد حاضر در جلسه، سؤالي مبني بر
اينكه چرا توازن بين دو بُعد معنوي و مادي وجود ندارد و چرا مسأله اقتصاد و فنآوري
در جامعه بشري و بخصوص اروپا بصورت تك بعدي حاكم ميباشد، مطرح كرد و خواستار
ديدگاه حضرت آيت الله خامنهاي، (نه از نقطهنظر سياسي)، كه از نظر مذهبي و انساني
گرديد.
استاد خامنهاي با اشاره به ضرورت توازن بين هر دو بُعد،
اظهار داشتند كه انسان خود از دو بعد معنوي و مادي تشكيل گرديده است و توازن در اين
رابطه امر بسيار مهمي است، زيرا چنانچه توازن بهم بخورد و يك بعد بر ديگري غلبه
نمايد، بي عدالتي حاكم شده و انسان خسران مي بيند و بشريت ضرر ميكند. در حال حاضر
در جوامع غربي مسأله اقتصاد و فنآوري بر ارزشهاي انساني برتري يافته و اين روند رو
به افزايش؛ نه فقط سعادت بشري را تامين نكرده، كه حتي زمينه را براي بي عدالتي
فراهم نموده است.
وي در ادامه با اشاره به ديدگاههاي اسلام در اين رابطه اظهار
داشت: در دين اسلام (بر مبناي احاديث منقول) چنين تأكيد شده كه «براي دنيا بطريقي
كار كن، گويا هرگز نخواهي مرد و براي آخرت چنان تلاش نما كه گويا در حال مرگ هستي».
بنابراين مي بينيم كه اسلام هر دو بعد را (مشروط به حفظ توازن) ميپذيرد و اجازه
غلبه يكي بر ديگري را نميدهد.
همچنين در جواب سؤال ديگري از سوي استاد پسپاس كه چرا روحيه
ناامني و نگراني در جامعه غربي شدت گرفته، در حاليكه در كشورهاي اسلامي همچون ايران
و سرزمينهاي تشكيلات خود گردان مانند فلسطين و لبنان، چنين ترس و نگراني وجود
ندارد، خاطر نشان ساخت: افرادي كه پشتوانه معنوي ندارند، ميهراسند؛ اما در جهان
اسلام، با توجه به تكيه مردم به خداوند متعال و پشتيباني ذات اقدسش، آرامشي نسبي
حكمفرماست.
در جهان غرب همزمان با شكوفايي اقتصادي، ارزشهاي والاي
انساني نا ديده گرفته شده و در نتيجه تلاش ميشود تا براي تسلط بر منافع ملّت،آنها
را از خداوند و مذهب دور نگه دارند؛ اين اقدامات در واقع با رنساس و انقلاب فرانسه
به اوج خود رسيد و نتيجه آن همانا، دور شدن جامعه غربي از هويّت اصيل خود و
جايگزيني فرهنگ مادّي و مصرفگرايي و بالتبع آن ، واهمه، احساس خلاء و از دست دادن
اعتقدات معنوي بود.
ايشان در جاي ديگر در رابطه با اين سئوال اظهار داشتند كه در
كشورهاي خاور دور و ديگر نقاط جهان، گرچه اكثريت آنان به اسلام اعتقاد ندارند، ولي
به مذاهب و فرهنگهاي خود متكي هستند و چنانچه اين تكيهگاه گرفته شود، آنان نيز
احساس ناامني و ترس خواهند نمود.
خانم
دكتر ليبا ميستاكيدو در اين جلسه، ضمن ابراز خرسندي از ديدار با آيت الله سيد محمد
خامنهاي گفت: من با سفري كه بتازگي از طرف رايزني به ايران داشتم، ايرانيان را
مردمي متمدن و با فرهنگ و علاقمند به مطالعه يافتم؛ و متوجه شدم در ايران
كتابخانههاي متعدّد و وسيعي وجود دارد كه كشور ما فاقد چنين كتابخانههايي است.
آيا اين روحيه هميشه وجود داشته و يا اينكه بعد از انقلاب اسلامي پديد آمده است؟
رئيس بنياد حكمت اسلامي صدرا، در اين رابطه اظهار داشت:
انقلاب اسلامي ايران، زمينه را براي فرهنگ مطالعه و مشاركت عمومي، فراهم آورد و اين
رويكرد بعد از انقلاب صورت جدّيتر به خود گرفته است، زيرا مردم هرچه باسوادتر
باشند، كمتر ظلم را مي پذيرند و با آگاهي بيشتري براي پيشبرد مسايل مملكت خود كار
ميكنند.
وي همچنين، در اين راستا به تئوريهاي فيلسوفان يوناني اشاره
كرد با اين مضمون كه چنانچه حاكميت جامعه در دست فيلسوفان و روشنفكران باشد، جامعه
پيشرفت كرده و به سعادت مي رسد، ولي چنانچه دست نابخران قرار گيرد، سرنوشت فلاكت
باري نصيب آنان خواهد شد؛ حكمراناني كه ميخواهند حكومت غير معقول و ناعادلانه
داشته باشند، مردم را بي اطلاع نگه مي دارند تا بتوانند براحتي خواستههاي خود را
بر عوام تحميل نمايند كه اين روش معمول حكومتهاي ظالم است، در حاليكه جمهوري اسلامي
ايران براي سعادت دنيا و آخرت و قويتر نمودن اعتقادات مردم آمده تا آنان را بسوي
مطالعه و آگاهي و مشاركت، هدايت كند و زمينه را براي پيشرفت هرگونه فن آوري ـ كه در
خدمت بشر باشد، مهيّا سازد، بهمين دليل است كه با وجود اسلامي ـ مذهبي بودن جامعه
ايران، در حال فتح قلّههاي دانش هستيم و در زمينه تكنولوژي نيز به پيشرفتهاي عظيمي
نايل گشتهايم..
ميستاكيدو، (مترجم مثنوي مولوي و نويسنده چند اثر مهم) در
ادامه پرسيد: من شاهد رشد معنويت عميقي در مردم ايران بودم و اين چيزي است كه در
جامعه ما به اين شدت وجود ندارد، علت اين تفاوت را در چه مي دانيد؟
استاد خامنهاي در پاسخ به اين سؤال، با اشاره به دعوت مردم
به خداجويي و اصول اسلامي (از جمله ارزشمند شمردن انسان و حكومت عدالت محوري)
افزود: در حكومت به شيوه اسلامي، هر چيزي بايد جاي خود باشد، زيرا عامل مهم سعادت
بشري و پيشرفت جامعه، همين است.
ليبا ميستاكيدو در ادامه با اشاره به نياز انسان به معنويت
گفت: من با مطالعه مثنوي و پرداختن به اين مسأله از مشكلاتي كه در آن زمان داشتم،
رهايي يافتم و معتقدم كه معنويت و مذهبگرايي، مورد نياز و نجات دهنده بشريت است.
|