اين نشست تخصصي با اعلام برنامه و توضيحاتي پيرامون محورهاي همايش توسط دبير آن، دكتر قاسم پور حسن آغاز و با سخنراني استاد سيد محمد خامنه اي با عنوان «جايگاه فارابي در تاريخ فلسفه اسلامي» ادامه يافت.
رئيس بنياد حكمت اسلامي صدرا در ابتداي سخنان خود با اشاره به گرد آمدن جمعي از اساتيد كه تاكنون فرصت جمع آوري و تدوين تحقيقاتشان را بدست نياورده اند، ابراز اميدواري كرد كه فلسفه اسلامي به مرتبه شايسته خود برسد.
وي ارتباط ميان درك تاريخ تمدن و تحول و رشد ملتها را وثيق و محكم برشمرد و گفت: ملّتها بدون شناخت خود قادر به رشد و تكامل نخواهند بود و اگر تفكرات فلاسفه انباشته نشود، فلسفه رشد نخواهد كرد؛ رشد فلسفه نيز پيوند هويت يك ملّت به آثار و ابداعات انساني آن را بدنبال خواهد داشت و اين دو را پا به پاي هم به تكامل مي رساند.
آيت الله خامنه اي سخنراني خود را اينگونه ادامه داد: محققان و مورخان اسلامي در معرفي چهره هاي فلسفي و علمي كوتاهي كرده اند و اين امر در كتابهاي تدوين شده درباره فلاسفه بزرگ مشهود است، زيرا ناگفته هاي بسياري درباره زندگي فلاسفه وجود دارد.
وي ابهام در زندگي فارابي را بيش از ساير فلاسفه دانست و گفت: او آثار مكتوب چنداني از خود باقي نگذاشته، لذا ابهام هاي زندگي او بيش از ساير فلاسفه است.
رئيس انجمن تاريخ حكمت و فلسفه بنياد صدرا در ادامه به بررسي مبدأ تاريخ فلسفه اسلامي از زمان اسكندريه تا فارابي و ابن سينا به منظور ايجاد فرصت بيشتر براي تمركز بر فلاسفه بزرگ پرداخت و گفت: ابهام ها درباره فارابي تا بدانجاست كه گاهي اين شبهه بوجود مي آيد كه آيا او يك فيلسوف بود يا تدوين گر آثار ترجمه شده ديگران.
آيت الله خامنه اي با تأكيد بر اهميت انديشه فارابي، وي را الهام گر ابن سينا در نگارش «امثال» دانست.
وي با اشاره به برخي ديگر از ابهام ها درباره فارابي گفت: مشايي، اشراقي يا صوفي بودن فارابي نيز محل ابهام است؛ همچنين اين شك نيز وجود دارد كه آيا فارابی خود «فصوص الحكم» را نوشته يا اينكه آنرا از طريق ترجمه، گردآوري كرده است.
رئيس بنياد حكمت اسلامي صدرا يادآورد شد: برخي معتقدند فارابي شيعه است، زيرا غيرشيعيان چندان به مباحث فلسفي اهتمام نداشتند.
وي در پايان سخنانش تاريخ فلسفه را از تاريخ تمدن جدا ندانست و ابراز اميدواري كرد كه برگزاري همايشهايي از اين دست در رشد و غناي فضاي فلسفي كشور مؤثر می باشد.
تسبيح موجودات در فلسفه فارابي
در ادامه نشست اول، دكتر سيد مصطفي محقق داماد، عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي، به ايراد سخنراني با موضوع «تسبيح موجودات در فلسفه فارابي» پرداخت و با اشاره به اقوال مختلفي كه در خصوص كتاب «فصوص الحكم» مطرح است، تصريح كرد: برخي آنرا منسوب به فارابي مي دانند و برخي نه؛ اين پرسش هميشه مطرح است كه آيا او اين كتاب را نوشته يا خير؟ هر دو قول طرفداراني دارد كه بعضي از جهت فلسفي و برخي ديگر هم از لحاظ نسخه شناسي، نظرات خود را بيان كرده اند.
عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي ادامه داد: بنده به جهت عدم آشنايي با نسخه شناسي به اين جنبه نمي پردازم؛ امّا آنچه مسلم است، ملاصدرا در چندين اثر خود از اين كتاب بعنوان نوشته فارابي نام برده است، امّا در مورد اينكه اين كتاب از اوست يا خير، به سختي مي توان صحبت كرد.
اين كتاب از چند فصل تشكيل مي شود كه فارابي در بيشتر فصول به آيات قرآن كريم تمسك مي جويد؛ به نظر ميرسد ملاصدرا نيز از اين روش فارابي در آثار خود استفاده كرده است.
به عقيده دكتر محقق داماد كتاب فصوص در بيشتر فصلها بر آيات قرآن كريم تکيه کرده و به تفسير آنها مي پردازد، در واقع مي توان اين كتاب را تفسيري از قرآن كريم ناميد.
عضو هيئت علمي دانشگاه بهشتي در ادامه اظهار داشت: ملاصدرا با اعتقاد به نظر مشاء در اين رابطه، تمام موجودات را به جهت وجودشان داراي شعور مي داند و تسبيح گويي و صلاة را براي آنها توجيه مي كند و دليل اين امر به جهت اعتقاد به اصالت وجود است.
دكتر محقق داماد در پايان سخنان خود ابراز داشت: فارابي بعنوان يك فيلسوف به تسبيح موجودات معتقد است و بين تسبيح انسان و ديگر موجودات تفاوت قائل می شود چراکه تسبيح و نماز انسان با حضور قلب صورت مي گيرد، در حالي كه ديگر موجودات چنين حضور قلبي ندارند.
فارابي و ساحت سخن
دومين نشست همايش فارابي با سخنراني دكتر غلامحسين ابراهيمي ديناني، استاد فلسفه دانشگاه تهران پيگيري شد.
دكتر ديناني در آغاز سخنان خود با اشاره به اهميت فلسفه گفت: فهميدن بدون فلسفه امكان ندارد، فلسفه مي تواند جهانبيني انساني را عوض كند و ملتي كه فلسفه نداشته باشد، ماندگار نيست.
وي با اشاره به كتاب «الحروف» فارابي اظهار كرد: آثار فارابي در عين موجز بودن پرمعنا هستند و در خصوص كتاب الحروف مي توان گفت كه اين كتاب، يك كتاب فلسفي است؛ نه يك بحث صرف و نحوي.
وي با بيان اينكه فارابي از ديد فلسفي به كلمه و حرف نگريسته، تصريح كرد: مهمترين بحث وي اينست كه اسم چيست و حرف چيست؟ فارابي از «ابن سراج» علم نحو را آموخت و به او منطق و فلسفه ياد داد؛ به همين دليل برخي اين كتابرا علم به حروف و كلمات به روش نحوي مي دانند، در حاليكه چنين نيست.
دكتر ديناني با بيان اينكه اين كتاب در دفاع از منطق نوشته شده، اظهار كرد: كتاب «الحروف» جنبه هاي فلسفي كلام را بيان مي كند تا يك بحث نحوي مطلق باشد؛ از طرفي، فارابي معتقد است تفكيك الفاظ از طريق ذهن صورت مي گيرد نه از طريق اشياء خارجي؛ پس جايگاه لفظ بسيار با اهميت است.
فضيلت از ديدگاه فارابي
در ادامه و در پايان نشست دوم، دكتر غلامرضا اعواني، رئيس موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران، به ايراد سخنان خود با موضوع «فضيلت از ديدگاه فارابي» پرداخت و با بيان اينكه بحث در مورد فضيلت يكي از مباحث مهم حكمت اسلامي است، اظهار كرد: امكان ندارد كه حكمت بدون فضيلت باشد، به عبارت ديگر در خصوص ديانت هم بايد گفت كه ديانت بدون فضيلت معنايي ندارد و ديانت از طريق فضيلت به حكمت نزديك مي شود.
دكتر اعواني تصريح كرد: اگر فضيلت را از ديانت حذف كنيم، چيزي از ديانت نمي ماند و بطور كلي فضيلت قائده مثلث حكمت است؛ بنابراين فارابي فضيلت را پايه فلسفه خود قرار مي دهد، به همين دليل مدينه فاضله در فلسفه او مطرح مي شود. تأسيس مدينه فاضله بدون حكمت ممكن نيست و حكمت مدنظر، همان حكمت الهي است و براي رسيدن به علوم اسلامي بايد به حكمت الهي توجه داشت.
اين استاد دانشگاه شهيد بهشتي عنوان كرد: فارابي ميان عقل نظري و عملي تفاوت قائل نيست و اينها را يك عقل با دو اعتبار مي داند، به يك اعتبار عقل عملي و به اعتباري، عقل نظري كه غايت عقل نظري حقيقت و غايت عقل عملي خير است؛ لذا خير همان حقيقت است.
وي در پايان عنوان كرد: خير اعلي در نظر فارابي سعادت است، سعادت يك مفهوم كليدي است كه در كمال اول در دنياست و در كمال دوم در آخرت جلوه پيدا مي كند.
نقد و ارزيابي سياست فارابي
سومين نشست همايش فارابي در نوبت عصر با سخنراني دكتر يحيي يثربي، استاد دانشگاه علامه طباطبائي كار خود را آغاز نمود.
دكتر يثربي سياست را امري طبيعي و مهم در جوامع امروزي خواند و تصريح كرد: در شرايط پيشين هيچكس اجازه اظهار نظر و حتي سؤال كردن از حكومت را نداشت، امّا فارابي به اين مسئله پرداخت و يكي از دلايل مطرح كردن سياست از زبان فارابي تمايلات شيعي او بود؛ چرا كه او معتقد بود حكومت دنباله بحث امامت است؛ و دليل ديگر وي نيز بحران خلافت عباسي بود كه تزلزل در حكومت آن زمان كه به مرور بدتر هم شد، دليل ديگري براي پرداختن به مقوله سياست از طرف فارابي بود.
استاد دانشگاه علامه طباطبائي ادامه داد: فارابي در زمان خود، سياست را بعنوان بخشي از علوم باستاني به جامعه اسلامي معرفي نمود و حتي در جائي اشاره دارد كه «اين عقايد پيشينيان ما است»، خواجه نصير هم سياست را بعنوان عقيده پيشينيان مطرح مي كند، امّا درباره درستي يا نادرستي اين عقايد نظري نمي دهد.
دكتر يثربي پيامبر را در ديدگاه فارابي با قوه خيال مطرح كرد و گفت: فارابي پيغمبر را بيشتر به قوه خيال مختص مي دانست، امّا ابن سينا، ملاصدرا و فلاسفه بعد از آن، عقل پيامبر را مطرح كردند، اما براي انتقال وحي معتقد بودند عقل به خيال، خيال به حس مشترك و حس مشترك به زبان تبديل مي شود.
وي در پايان عنوان كرد: عرفان و فلسفه ما تحت تأثير اصول و مباني يونانيان است، در تقسيم عوالم سه گانه و تقسيم قوه ادراكي انسان به سه مرحله مشكلي وجود ندارد، امّا در فرهنگ يوناني جزئيات و ماده تحقير
شده اند، اثبات معاد جسماني توسط ملاصدرا، خود تحقير معاد جسماني است.
از منظر قرآن كريم، معاد روحاني براي اميرالمؤمنين «ع»، حضرت فاطمه «س»، حسنين «ع» و ديگران است، امّا ملاصدرا بر اين عقيده است كه معاد روحاني تنها براي حضرت امير «ع» و حضرت زهرا «س» است و ديگران تعالي و ترقي ندارند، بنابراين نگرش وقتي به وحي مي رسيم خدا و باطن پيامبر نيز با كليات در ارتباط هستند امّا به واقع اصل جهان، همه جزئيات است و پيامبر خود يك موجود شخصي و جزئي همچون بنده هاي ديگر است.
فارابي و مسئله بنيادين زبان و انديشه
ديگر سخنران نشست تخصصي «فارابي» دكتر قاسم پورحسن، استاديار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبائي، با تأكيد بر اينكه فارابي مهمترين فيلسوف اسلامي است كه به بحث زبان و نسبت آن با تفكر پرداخته، گفت: مسئله زبان و پيوند آن با انديشه در فلسفه معاصر غرب امري رايج و از مسائل اساسي فلسفه معاصر با گرايش تحليلي است، در حاليكه در سنت و فلسفه اسلامي امري غريب بنظر مي رسد و كاوش در آن دشوار است.
دكتر پورحسن با اشاره به اينكه فارابي ساختارهاي زباني و غير زباني را مدّنظر قرار مي دهد، اظهار كرد: زبان از دو جهت نزد فارابي اهميت دارد؛ نخست از رهگذر معنا و ديگر از طريق هستي و با پرسش هايي از چيستي آغاز مي شود و حقيقت معنا مورد بررسي و معرفت شناختي قرار مي گيرد.
وي با تصريح بر اينكه فارابي را از اين حيث منطقدان، معلم ثاني و بنيانگذار فلسفه مي دانند كه نسبت به معنا رويكرد متفاوتي دارد، افزود: فارابي چهار رويكرد را درباره معنا بيان مي كند؛ در رويكرد اول معنا را امر عيني خارجي مي داند، در رويكرد دوم معني صورت ذهني دارد، در رويكرد سوم معنا نه امر عيني است و نه صورت ذهني دارد بلكه خود مفهوم است و در رويكرد چهارم ميان كليات و جزئيات تفاوت قائل است.
دكتر پورحسن در پايان با تأكيد بر اينكه فارابي معنا را جداي از سخن گفتن نمي داند و از نظر او سخن گفتن به مثابه انديشه و تجربه مي باشد، افزود: فارابي اهداف تضمين سعادت تك تك افراد جامعه را در قالب اصولي چون همگاني بودن، تفكيك ناپذيري تعليم و تربيت، رعايت تفاوت در استعداد، موضوع آموزش و علايق فرد مطرح مي كند و بر اين باور است كه تحقق اين اهداف تنها در گرو به كارگيري روشهاي خاص است.
فارابي و افلاطون الهي
دكتر حسن فتحي، استاديار گروه فلسفه دانشگاه تبريز، بعنوان آخرين سخنران از نخستين روز نشست فارابي پشت تريبون سخنراني جاي گرفت.
وي با اشاره به كتاب «الجمع بين رأي الحكيمين افلاطون الهي و ارسطاطاليس»، اين كتاب را يكي از مشهورترين كتابهاي فارابي دانست كه سه محور روش زندگي، شيوه نگارش و آراي فلسفي افلاطون و ارسطو در آن مقايسه و نقد موشكافانه شده است.
اين استاد دانشگاه با تأكيد بر اينكه اختلافات اين دو فيلسوف از نظر فارابي ظاهري و صوري است، افزود: در هر سه محوري كه اشاره شد فارابي معتقد است افلاطون و ارسطو در بنياد با يكديگر هم آوردي دارند و اختلاف اساسي در اين ميان وجود ندارد و تفاوت اين دو فيلسوف مربوط به سبك زندگي شان بوده است، چرا كه از وصيت نامه آنها اينگونه برداشت مي شود كه ارسطو بسيار ثروتمندتر از افلاطون بوده است و همچنين افلاطون هداياي پادشاهان را رد مي كرده و زهد و پرهيزگاري را شعار و ملاك خويش قرار داده بود.
دكتر فتحي هنر فارابي را در اين مي داند كه مرتبه وجودي را كليد مسائل تشخيص داده است. وی در ادامه اظهار داشت: افلاطون در نقد جايگاه «عالم مثل» كار افرادي را كه به آسمان نگاه مي كردند، اشتباه مي دانست و شأن و مرتبه وجودي اش را مستقل از محسوسات فرض مي كرده است.
وي با اشاره به اينكه افلاطون معتقد بوده حقانيت بنيادين افكار فلسفي را نمي توان به قلم درآورد، گفت: سبك نگارش اين دو فيلسوف از نظر فارابي آنچنان با هم تفاوت ندارد؛ چرا كه افلاطون نيز همانند ارسطو از همان ابتدا به نوشتن عقايدش مي پرداخته، ولي ديالوگ زنده را رساتر و ارزشمندتر از نوشته تصور مي كرده است.
بدين ترتيب نخستين روز همايش «فارابي و تأسيس فلسفه اسلامي» عصر چهارشنبه، ششم بهمن در سالن صدرالمتالهين بنياد صدرا به كار خود پايان داد.