فصلنامه علمي فلسفه و كودك
شماره 16: پاییز و زمستان 1396
یادداشت
در ماههای گذشته شاهد حوادث تلخی بودیم؛ زلزلههای پیدرپی در غرب و جنوب کشور که خانوادههای بسیاری را داغدار کرد و کودکان بسیاری را بدون پدر و مادر گذاشت. آنچه که مسلّم است این است که زلزله یک حادثه طبیعی است و در کشوری که بر روی گسلهای فعالی بنا شده، رویدادهایی اینچنین قابلمشاهده است آنچه که در این میان قابلتوجه است چند مسئله میباشد: اول اینکه چون زلزله چندان قابل پیشبینی نیست، بهتر است با استحکام بناها از تخریب ساختمانها پیشگیری کنیم. دوم آنکه ساختمانهایی که به کودکان تعلق دارد مانند مدارس و مهدهای کودک و همینطور بیمارستانها و مراکز امدادی بطور خاصتر ضدزلزله و ضدتخریب ساخته شوند. سوم آنکه از نخبههایی که طرحهای جدید در زمینه ساخت بناهای ضدزلزله دارند، حمایت مالی و اداری شود تا بعد از حوادث اینچنینی سازههای محکم و امن همواره وجود داشته باشد. در برخی از کشورها مانند سوئیس با اینکه حتی یک زلزله، حادثه طبیعی و یا جنگ وجود نداشته، در برخی شهرها بیمارستانهای مجهز و به روز زیرزمینی وجود دارد که درنهایت استحکام و امنیت و تکنولوژی، آماده بهرهبرداری است. فقط شعار «پیشگیری بهتر از درمان است» چارهکار نیست و باید بدان عمل کرد. در اینگونه حوادث، وضعیت کودکان از سایر گروههای سنی حساستر و بغرنجتر است. لطافت روحی کودک باعث میشود تا حادثه تأثیر بیشتری بر روی روح و جسم او بگذارد و کمک به احیای کودکان از اهّم اقدامات پس از حوادث است. با کمک گرفتن از روانشناسان، روانکاوان و متخصصین روانشناسی کودک، کمکهای بسیاری را میتوان به استحکام شخصیتی و روانی و حتی جسمی کودک کرد تا آرام آرام به وضعیت عادی برگردد.
توجه دادن کودک به طبیعی بودن حادثه و فوایدی که در طبیعت برای این اتفاق ناگوار وجود دارد، مهم است. توجه دادن کودک به سرمنشأ هستی و قوانین حاکم برجهان و پرستش و اطاعت از خداوند متعال در همه حال - چه نعمت و چه نقمت- از وظایف بسیار مهم مربیان و روانشناسان در برخورد با کودکان زلزله است. از برنامه «فلسفه و کودک» میتوان در چنین محیطهایی استفاده مطلوب کرد و با بحثهای جذاب و هدفمند، هم تفکر کودک را ارتقا بخشید و هم پاسخ سؤالات بسیار او را داد و هم به آرامش روانی و اعتماد بنفس کودک کمک کرد.
شاید ماهها و سالها لازم باشد تا «کودکِ زلزله» آرامش روحی خود را بدست آورد و به زندگی بازگردد...
مسئله دیگر، خبری است که در سایتها و کانالهای خبری راجع به آن صحبت شد و آن اینکه دستهایی در کار است که آرام و موذیانه درصدد اجرای برنامه 2030 در ایران است و در مدارس و مهدکودکها وارد شده و کلاسهای تربیت جنسی میگذارند و یا متون درسی را دستکاری میکنند (مانند حذف اسم ائمه در کتب درسی) و هرچه که به ایمان و حیای کودکان ما مربوط است را ازاله میکنند. در صورتی که نهادهای دولتی کاری برای مقابله با این پدیده شوم انجام نمیدهند، وظیفه نهادهای خودجوش مردمی است که آستینها را بالازده و کاری درست و خداپسندانه صورت دهند. برنامه 2030 و آموزشهای درون آن نیاز به کارشناسی و آسیبشناسی تخصصی و عمیق دارد و بدون بررسی دقیق و همهجانبه، اجرا کردن این قبیل برنامهها، مسموم کردن ذهن کودکان معصوم است و خسارتهایی جبرانناپذیر در پی خواهد داشت.
زهره حسینی خامنه
*******************
چرا دوستی؟
طرحی برای پرورش کودکان در جامعه
رضا ماحوزی
چکیده
در جریان پیشامدهای فراوانی که جوامع با آنها روبرو میشوند، تنها آنانی میتوانند مقاومت کرده و بر مسائل و مشکلات مستحدثه فائق آیند و حتی از شرایط پیش آمده بمثابه فرصت استفاده کنند و جامعهسازی نمایند که آگاهانه در مشارکت با هم، مسائل را فهم، تحلیل و حل کنند. این مشارکت آگاهانه با خودِ سرزمینی و دیگری غیرسرزمینی، بیش از هر چیز، مقولهیی «فرهنگی» است که باید در جان آدمیان و جوامع نشسته باشد.
نوشتار حاضر با تمرکز بر مفهوم «دوستی» درصدد است تا نشان دهد چرا آموزش و پرورش ما در وضعیت فعلی و آتی، باید این مقوله را مورد توجه قرار دهد. به این منظور، پس از تفکیک وضع مطلوب از وضع موجود، «دوستی» بمثابه روش مدیریت جامعه در وضعیت انضمامی موجود توضیح داده میشود و در نهایت این روش بمثابه محتوایی که کل نظام آموزش و پرورش از دوره مهد کودک تا تحصیلات تکمیلی دانشگاهی باید مورد توجه قرار دهد، توصیه میگردد.
کلیدواژگان
دوستی، وضع مطلوب، وضع موجود، جامعه، آموزش و پرورش
*******************
بررسی اثربخشی و کارآیی داستانهای مثنوی(دفتر ششم)
در «فلسفه و کودک«
زهرا ستارپناهی؛ زینب برخورداری
چکیده
از داستان برای اهداف گوناگونی بهره گرفته میشود. امروزه بویژه در جهت افزایش قدرت تفکر و بحث و استدلال، داستان مورد توجه است. ابزار مورد استفاده در نظام آموزشی فلسفه و کودک «داستان» است. از سوی دیگر، فرهنگ اصیل و ریشه دار و کهن پارسی، همواره با ادبیات داستانی قرین بوده است. یکی از بهترین منابع داستانی پارسی، مثنوی معنوی است که دارای داستانهایی با مضامین عمیق و آموزه های سازنده زیادی است. این داستانها میتوانند در جهت رشد شناختی و عاطفی کودکان مؤثر باشند. بکارگیری داستانهای مثنوی در حلقه های کندوکاو به سبک آموزش «فلسفه و کودک»، علاوه بر ارتقای مهارتهای بحث و پرسشگری، در جهت تربیت کودک متفکر نیز میتواند اثربخش باشد. این داستانها همچنین با داشتن محتوای برانگیزاننده و سرشار از پرسشها و چالشهای فلسفی و در برخی موارد، داشتن شخصیتهایی مشابه کودکان، کارآیی لازم را برای استفاده در آموزشهای «فلسفه و کودک» دارند. مواضع ناکارآمدی این داستانها در بسیاری از موارد قابل رفع و رجوع است. بومی بودن این داستانها مزیت دیگر آنها در بهرهگیری در آموزشهای «فلسفه و کودک» است.
کلیدواژگان
اثربخشی، فلسفه و کودک، کارآیی، مثنوی معنوی، دفتر ششم
*******************
تأثیر برنامه درسی فلسفه برای کودکان، بر پرورش تفکر انتقادی
در استفاده از فضای مجازی
مریم سلگی؛ ام البنین کشاورز رودکی
چکیده
آموزش و پرورش یکی از مهمترین فعالیتهای بشر در تمامی جوامع میباشد. گسترش روزافزون ساختارهای اجتماعی و نیاز به تربیت و آمادهسازی افراد برای زندگی در حال رشد از یکسو و تعدد دیدگاهها ـ در خصوص نقشی که آدمیان در قرن جدید ایفا خواهند کردـ از سوی دیگر، بیش از پیش دستاندرکاران نظامهای آموزشی را متوجه هدایت و سازماندهی فرایندهای آموزشی نموده است. آموزش و پرورش جدید در تلاش است تا تفکر انتقادی و روشهای صحیح استدلال و تفکر را محور برنامه درسی قرار دهد. تغییر و تحولات سریع جوامع، رشد روزافزون اطلاعات، ورود فضای مجازی به زندگی افراد و نیاز به نحوة برخورد صحیح با این تحولات، مستلزم درست اندیشیدن و پرورش قوه تخیل و قضاوت است تا فرد توانایی سازگاری و هماهنگی با این تحولات را بیابد.
در این راستا در سه دهة پیش، برنامه درسی فلسفه و کودک در جهت اصلاح و تقویت نیروی فکر و اندیشه طراحی شد. این برنامه یکی از جدیدترین راهها با هدف تقویت و بهبود توانایی استدلال، داوری و قدرت تشخیص دانشآموزان میباشد. همچنین این برنامه دارای هدفهای شناختی و اجتماعی است و هدف اصلی آن آموختن چگونه اندیشیدن به کودکان میباشد. بدینمنظور در تحقیق حاضر از روش مطالعه کیفی جهت گردآوری مطالب استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در برنامه درسی فلسفه و کودک توجه گستردهیی به ابعاد مختلف ذهن فلسفی شده است. ولی با توجه به تغییرات ایجاد شده در حوزة فناوریهای اینترنتی و شبکههای مجازی و تحیر کودکان در مواجهه با این تغییرات باید کودکان هوشمند را با برنامههای درسی به نقد اطلاعاتی که روزانه از این طریق به ذهن آنها وارد میشود، هدایت کرد و مهمتر اینکه موضوع تهدیدات فضای مجازی برای گروه کودکان، عامل مهمی است تا دستاندرکاران حوزه آموزش و پرورش به این مهم بیشتر توجه کنند.
کلیدواژگان
برنامه درسی فلسفه و کودک، تفکر انتقادی، فضای مجازی
*******************
بررسی مقایسه ی ی مبانی انسانشناسی ابنسینا و متیو لیپمن
میثم فلاحی
چکیده
هدف نوشتار حاضر، مقایسه مبانی انسانشناسی ابنسینا و متیو لیپمن میباشد. این پژوهش با روش توصیفی ـتحلیلی و استنباطی و روش جمعآوری اطلاعات، کتابخانهیی و فیشبرداری صورت گرفته است. در ابتدا مؤلفههای مربوط به انسان از دیدگاه ابنسینا و لیپمن بیان میشود و سپس با مقایسه انسانشناسی ابنسینا و متیولیپمن، نقاط اختلاف و شباهت آنها روشن میگردد. نتایج نشان میدهد که انسانشناسی ابنسینا و متیو لیپمن دارای شباهت و تفاوتهایی است: در وجه مشابهتها انسان موجودی عقلانی، دارای اراده و اختیار، دارنده ویژگیهای حسی، زیستی و طبیعی است که با هویت فردی و اجتماعی شناخته میشود و همچنین موجودی در حال تغییر و تحول دائمی است. در وجه تفاوتها ، هر کدام تفسیری متفاوت از مبدأ و مقصد انسان ارائه میدهند و سن مناسب برای شروع تفکرات فلسفی یکی از برجستهترین اختلافات انسانشناسی میان آن دو میباشد.
کلیدواژگان
مبانی انسانشناسی، ابنسینا، متیو لیپمن، فلسفه و کودک
*******************
نگاهی انتقادی به محتوای فضاهای مجازی در حلقههای کندوکاو فلسفی
مهرنوش هدایتی، الهام صابری
چکیده
حلقههای کندوکاو فلسفی دارای رویکردی کاربردی، خردورزانه و فیلسوفانه در جهت پرورش نگاه انتقادی، خلاق و مراقبتی به موضوعات پیرامون است. از آنجا که در عصر جدید بخصوص در جوامع مدرن و شهری، بخش زیادی از شکلگیری باورها و تفکر و جهانبینی افراد در فضاهای مجازی صورت میگیرد، از اینرو پرورش نگاه انتقادی به محتوای این فضا و نحوه مواجهه صحیح با خیل وسیع اطلاعات دنیای مجازی از دوران کودکی ضرورتی انکارناپذیر است. این پژوهش بر آن است تا با مشارکت کودکان در حلقههای کندوکاو فلسفی، توان مواجهه انتقادی، خلاق و مسئولانه آنان را با محتوا و اطلاعات موجود در فضاهای مجازی بالا ببرد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و با اطمینان 99% بعد از دوازه جلسه حاکی از آن است که مشارکت دانشآموزان در حلقههای کندوکاو فلسفی بر مهارت تفکر انتقادی آنان، شامل مهارت استدلال استقرائی، استدلال قیاسی، تحلیل مشاهدهیی پیامهای رسانهیی، قدرت اعتمادپذیری، و قدرت فرضیهسازی در خصوص رسانه اینترنت تأثیر میگذارد ( p≤0.01 ). براین اساس، جهت تعمیق فهم اطلاعات در دنیای مجازی و کاهش آثار مخرب این رسانه فراگیر و ارزشمند، میتوان از روش پیشنهادی برنامة آموزشی «فلسفه برای کودک» بهره گرفت.
کلیدواژگان
تفکر انتقادی، حلقه کندوکاو فلسفی، سواد رسانه یی، اینترنت
*******************
شیوههای تعمیق باورهای دینی در کودکان
عاطفه سوهانی
چکیده
تربیت دینی فرزند یک ضرورت است. کسانی که تربیت کودکان و نوجوانان خود را از وظایف خویش به حساب نمیآورند و بیشتر به امور روزمره میپردازند، باید منتظر پیامدهای این بیتوجهی باشند. عمق بخشیدن به آموزههای دینی در کودکان، آنان را از آسیبهای اخلاقی و اجتماعی مصون میدارد؛ چرا که بسیاری از شرارتهای افراد ناشی از نداشتن تربیت دینی و اخلاقی میباشد و درونی شدن ارزشهای دینی سبب میگردد آنان در برابر این انحرافات مقاومت بیشتری داشته باشند. والدین و مربیان اگر بخواهند کودکان را با معارف دینی آشنا کنند و این امر را در آنان نهادینه سازند، باید از سنین کودکی و نوجوانی شروع کنند. در نظام تربیتی اسلامی، آغاز تعلیم و تربیت با استفاده از روششناسی و بررسی شیوههای صحیح تربیتی جایگاه ویژهیی دارد. درخت پرثمر تربیت آنگاه به بار مینشیند که نظریههای تربیتی در قالب شیوههای صحیح و درست به اجرا درآید. روشهای تشویق، الگوآفرینی، محبتورزی، بصیرتبخشی و قصهگویی از جمله مؤثرترین روشهای قرآنی هستند که میتوانند والدین و مربیان را در درونی کردن آموزههای دینی در کودکان و نوجوانان یاری نمایند.
کلیدواژگان
باورهای دینی، کودکان، تعلیم و تربیت
*******************
بررسی افزایش اثربخشی آموزش فلسفه برای کودکان و نوجوانان
در شادکامی دانشآموزان دختر متوسطه اول شهر تهران
مائده یوسفی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر اجرای برنامه مهارتهای تفکر بر افزایش شادکامی دانشآموزان دختر مقطع متوسطه اول شهر تهران است. نمونه این پژوهش شامل شصت دانشآموز دختر مقطع متوسطه اول شهر تهران هستند که بصورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدهاند. ابزار جمعآوری دادهها، آزمون شادکامی آکسفورد است و در ضمن برای بررسی فرضیههای پژوهش از طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل استفاده شده است. بمنظور تحلیل دادهها از مقایسه میانگین افتراقی(تفاوت نمرهها در پیشآزمون و پسآزمون) با بهرهگیری از آزمون T استودنت برای گروههای مستقل استفاده شده است.
یک کارگاه بیست جلسهیی که بصورت هفتهیی یک جلسة 45 دقیقهیی تشکیل شد و از روش کلاسداری به شیوة حلقه کندوکاو شارپ ـ لیپمن و از داستانهای فکری فیلیپ کم و رابرت فیشر بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان میدهد که اجرای برنامه آموزش «فلسفه و کودک» با روش حلقه کندوکاو میتواند بر رشد شادکامی دانشآموزان مؤثر بوده و تأثیر مثبتی برجای بگذارد.
کلیدواژگان
شادکامی، لذت، فلسفهورزی، مهارتهای آموزش تفکر، مهارتهای ارتباطی، مهارتهای بین فردی