سرمقاله |
|
امکان فلسفه شهودی
«دكتر
چكيده مقصود از فلسفه» شهودي در اين مقاله، نظامي هستيشناختي بر پايه» روش عقليـاستدلالي است كه يافتههاي شهودي در تعينبخشي به آن نقشي قابل توجه دارد، يعني مابعدالطبيعهيي كه در عين پايبندي به برهان عقلي در تصديق و تكذيب گزارههاي خود، از يافتههاي شهودي در شكلدهي به آموزههاي خود بهرهمند ميشود. در برابر كساني كه فلسفه» شهودي را تركيبي متناقض و در نتيجه امري ناممكن ميشمارند، كوشيدهايم با برشماري انحاء گوناگون بهرهمندي فيلسوف از يافتههاي شهودي خود يا ديگران (از قبيل: تعيين سمت و سوي پژوهش، گشودن افقهاي جديد، طرح مسائل جديد، كمك در ظهور فرضية فلسفي، و ...) كه همگي بيرون از حوزة داوري و سنجش درستي و نادرستي گزارههاي فلسفي است، نشان دهيم كه شهود ميتواند تأثير قابل توجهي بر يك نظام هستيشناختي بنهد، بيآنكه به تعقّلي بودن آنـ يعني پايبندي روششناختي به استدلال عقلي در مقام داوري گزارههاي خودـ آسيبي وارد آورد. همچنين با نشان دادن نمونههايي از انحاء يادشدة تأثيرگذاري شهود در حكمت اشراق سهروردي و بويژه حكمت متعالية ملاصدرا، اين دو نظام فلسفي نمونههاي تحقق يافتهيي از فلسفه شهودي به شمار آمدهاند. در طي مقاله، وجوه برتري فلسفة شهودي بر فلسفة بحثي صرف، كه بيبهره از يافتههاي شهودي است، نيز معلوم ميگردد. كليدواژگان فلسفه شهود فلسفة شهودي حكمت متعاليه حكمت اشراق
|
|
نقد و بررسی قاعده اصلح در انديشه کلامی «دكتر امير شيرزاد» چكيده يكي از مهمترين قاعدههاي كلامي قاعده وجوب رعايت اصلح بر خداي متعال است. اين قاعده رابطه تنگاتنگي با قاعده لطف دارد. تصوير كلامي از رعايت اصلح بيشتر ناظر به بندگان و عباد و در امور ديني آنهاست. براهين آن نيز مبتني بر حسن و قبح ذاتي و عقلي است. اشاعره و حكما هريك از موضعي متفاوت اين نظريه را مورد انتقاد قرار دادهاند. اشاعره حسن و قبح را ملاك فعل الهي ندانسته و حكما ضمن قبول حسن و قبح ذاتي افعال، آن را درباره افعال الهي جاري دانستهاند. نقد ديگر حكما ناظر به تصويرسازي قاعده اصلح است كه نگاه جامع به آفرينش ندارد. در اين مقاله نخست به تصوير قاعده اصلح و براهين آن و سپس به نقد و بررسي آن خواهيم پرداخت. كليدواژگان بديهي حسن و قبح اصلح لطف
|
|
خيال مشايی , خيال اشراقی , و خلاقيت
«دكتر ناديا مفتونی»
چكيده
تعريف ارسطو از خيال سرآغاز مفهومسازيهاي فيلسوفان از آن
است. فارابي، ابنسينا و سهروردي آن را بسط فراوان
دادهاند. فارابي خيال را با سه نوع كارايي: حفظ تصاوير
محسوسات، تصرف در آنها و محاكات محسوسات و معقولات توسط
آنها تعريف ميكند. ابنسينا آنچه را فارابي خيال و متخيله
ميناميد در چهار قوه متمايز با اسامي خيال، متخيله، واهمه
و حافظه مفهومسازي ميكند. سهروردي ادراك خيالي را نوعي
علم حضوري اشراقي ميداند و آن را بر اساس مشاهده مُثُل
معلقه تبيين ميكند. كاملترين نظريه خيال براي مفهومسازي
خلاقيت، نظريه فارابي است كه چهار مرتبه متمايز خلاقيت
خيال بر اساس آن قابل تعريف است، البته اين مراتب در خيال
اشراقي هم تحقق دارد و تفاوت آن با خيال مشائي صرفاً در
نحوه تبيين است.
كليدواژگان
چيستي خيال
خيال مشائي
خيال
اشراقي
محاكات
خلاقيت خيال
|
|
نظام احسن از ديدگاه صدرالمتالهين
مهدی
نکویی سامان
چكيده
مسئله احسن بودن نظام هستي، همواره براي بسياري از
متفكران، بويژه فيلسوفان و متكلمان اسلامي مورد توجه بوده
است؛ و بحثهاي دامنهداري از ديرزمان بين دو طيف از
انديشمندان، بعنوان منكران و موافقان رخ داده است. اين
مسئله اكنون نيز با توجه به رشد فكري و علمي بشر درباره
نظام پيچيده و دقيق جهان هستي مورد توجه است. بحث نظام
احسن از طرفي به علم و حكمت و غايتمندي افعال الهي بستگي
دارد و از طرف ديگر ميتواند پاسخي براي شبهات مربوط به
نقايص و شروري كه در جهان هستي مشاهده ميكنيم، باشد. لذا
كنكاش در اين زمينه ميتواند در رشد و اعتلاي معرفت ديني و
نگاه عقلاني به دين نقش اساسي داشته باشد. از سوي ديگر،
ضرورت اعتقاد به كمال و علم و قدرت الهي ايجاب ميكند كه
شبهات گوناگوني كه درباره شرور و وجود نقصها و كاستيهاي
نظام آفرينش مطرح ميشود را مدافعان خردورز و دينباور با
دفاع عقلي و فلسفي پاسخ گويند و نظام احسن و حكيمانه نظام
خلقت، و عادلانه بودن نظام تكوين و تشريع را با براهين
عقلي مورد تبيين و اثبات قرار دهند.
اين نوشتار با بررسي مفهوم «نظام احسن» ضرورت و زمينه طرح
اين بحث در فلسفه را مورد توجه قرار داده و به تبيين
ديدگاه ملاصدرا و بررسي دلايل مدافعان اين نظريه و منكران
آن پرداخته است، بدين دليل كه اين موضوع هم از جنبه كلامي
و ديني اهميت دارد و هم بعنوان يك بحث كاملاً فلسفي
ميتواند در تحكيم مباني نظري الهيات و كلام اسلامي كاربرد
داشته باشد و در مباحث مهم كلامي نظير بحث شرور، و بحث
غايتمندي افعال الهي، برهان نظم و جهانشناختي، بحث علم و
قدرت و حكمت حق تعالي مورد توجه قرار گيرد. با اين
رويكرد، اين نوشتار به تبيين اين مسئله و طرح و مباني
فلسفي آن پرداخته و قريب به ده دليل را صورتبندي و ارائه
نموده است و در پايان نيز به نقد و بررسي برخي شبهات نظام
احسن پرداخته است.
كليدواژگان
نظام احسن
حكمت الهي
علم
عنايي قدرت
الهي
فيض
وجود حق تعالي
غايتمندي افعال خداوند
خير
امكان اشرف
|
|
تعالی و حلول در فلسفه ملاصدرا
«دكتر محمد سعيدی مهر،شهناز شايان فر»
چكيده
در نظام وحدت شخصي وجود، برخي جنبههاي بظاهر حلولي به خدا
نسبت داده ميشود كه عبارتند از: اتصاف به صفات محدثات و
ممكنات، عينيت حق با اشياء، خدا بعنوان مجموع عالم، تلقي
عالم بعنوان نعت، جهت، حيثيت و شأن براي حق كه موهم نسبتي
حلولي ميان ممكنات و ذات حق ـاز قبيل حلول عرض براي محلـ
است. در اين مقاله، اشكالات مبتني بر ايهام حلول در نظام
وحدت شخصي وجود از زبان ملاصدرا مطرح ميشود و سعي بر آنست
تا بر پايه برخي آراء و مباني فكري ملاصدرا در باب وحدت
شخصي وجود، براي اشكالات مذكور پاسخهايي ارائه شود. اين
پاسخهاي مبنايي عبارتند از: تمايز ميان وجود لابشرط مقسمي
و وجود لابشرط قسمي (وجود منبسط) و اسناد جنبههاي حلولي
به وجود منبسط و ماهيات امكاني بعنوان خاستگاه جنبههاي
حلولي كه بر پايه آن وجود منبسط نيز بسبب ارتباطش با وجود
مقيد، بالعرض داراي جنبههاي تشبيهي ميگردد. همچنين عدم
سرايت احكام ممكنات، از جمله تقابل قرب و بعد به واجب، يكي
ديگر از پاسخهاي مبنايي است كه بر اساس آن تقابل قرب و بعد
و نيز تلازم قرب و حلول و تلازم بعد و تباين در باب حق
تعالي نفي ميشود بگونهيي كه نزديكي او، بنحو حلولي و
دوري او بنحو تباين نيست. افزون بر آن، تعالي غيرمجامع،
تعالي مجامع سنخي، تعالي مجامع شخصي (يا تعالي شأني) و
تعالي معرفتي بعنوان صور تعالي معرفي ميشوند كه بر اساس
آن به تبيين نحوة تعالي خدا نسبت به ممكنات در فلسفه مبتني
بر وحدت شخصي وجود صدرايي پرداخته ميشود.
كليدواژگان
تعالي
وحدت تشكيكي وجود وحدت شخصي وجود وجود منبسط ملاصدرا
|
|
نگرشی جديد بر مبنای
«السمعيات
الطاف فی العقليات»
«دكتر پروين نبيان»
چكيده
مقاله حاضر در جستجوي آنست كه با معناشناسي عقل و مراتب
مختلف آن، و بتبع آن عقليات و سمعيات و تفاوت معنايي آن با
منقولات، تبيين درستي از رابطه بين عقليات و سمعيات ارائه
نمايد. اگرچه تا كنون بسياري از انديشمندان درباره رابطه
بين ايندو سخن گفتهاند و بظاهر ناسازگاري و تعارض ميان
عقليات و نقليات را اثبات نمودهاند، اما از آنجا كه اين
سخنان بدون توجه به تفاوت معنايي دو واژه منقولات و سمعيات
بوده است، شايد كمتر حق مطلب در اين مورد ادا شده
باشد.آنچه در اين مقاله تبيين ميشود اينست كه در نتيجه
استماع حضوري از الگوي معصوم دين (نه تنها نقلقول غايبانه
از ايشان) و بهرهمند شدن از تعاليم او، فضاي عقل به نور
الهي منور گشته و در اين فضاي نوراني حقيقت كلام الهي و
منقولات ادراك ميشود.
بعبارت ديگر، ميتوان گفت سمعيات لطفي هستند براي فعليت
مراتب بالاتر عقل تا رسيدن به مرحله شهود (و حتي مشاهده) و
رشد ادراكات عقلي كه رسيدن به مراتب بالاتر عقل نيز خود
عامل اصلي براي ادراك منقولات (قرآن و احاديث و روايات) و
ادراك بالاتري از سمعيات است. اهميت اين مطلب هنگامي روشن
ميشود كه معاني قرآن و احاديث و روايات و سمعيات را تنها
معاني ظاهري ندانسته و ادراك معاني باطني اين متون و كلام
را نيز بعنوان بزرگترين نعمت باطني خداوند متعال، به حكم
نتيجهگيري از دو آيه كريمه قرآن: «و اسبغ عليكم نعمة
ظاهرة و باطنة» و «ثم لستسئلن يومئذ عن النعيم»، واجب و
ضروري بدانيم.
كليدواژگان
عقليات
سمعيات
منقولات
قيم كتاب
ظاهر
باطن
|
|
هستی در ملاصدرا و پارمنيدس
«دکتر ناهيد حجازی»
چكيده
صدرالمتألهين معروف به ملاصدرا (979ـ 1050 هـ .ق.) و
پارمنيدس (510ـ 340 ق.م.) دو چهره» فلسفي بسيار مهم هستند
كه با نوآوري در مهمترين مسائل فلسفي، تأثير فراواني در
تفكر فلسفي داشتهاند، با آنكه يكي متعلق به آغاز تفكر
فلسفي يونان باستان است و ديگري برخاسته از دورهيي با
تفكر ديگري كه در اوج خود قرار دارد و درباره «هستي»
نظريههايي گاه نزديك به هم و گاه متفاوت دارند. در اين
مقاله ابتدا ديدگاه، جهانبيني و روش دو فيلسوف درباره
«هستي» بررسي ميشود، سپس نشان داده ميشود كه هستي براي
آنها چيست و چگونه گاهي به هم نزديك و گاه از يكديگر دور
ميشوند. آندو به هم نزديك ميشوند اولاً در اينكه هردو
«هستي» را حقيقي دانستهاند و اساس پديدهها را بر «وجود»
بنا نهادهاند و هرچه جز آن را غيراصيل شمردهاند؛ دوم
اينكه اثبات اصالت آن را با استدلال منطقي ممكن ميدانند و
سوم اينكه با آنكه تحليلهاي آنها متفاوت است، اما شناخت در
تفكر آنها بنيادي هستيگرايانه دارد و براي آنها ميان
انديشه و هستي توافق است: انديشه هستي را درمييابد و هستي
امري انتزاعي و ذهني نيست. از يكديگر دور ميشوند هنگامي
كه نوع «هستي» و نحوه اصالت و تحقق آن را بيان ميكنند،
زيرا هريك هدف خاصي را دنبال ميكند.
كليدواژگان
هستي
جهان
تشكيك وجود
پارمنيدس
ملاصدرا
|
|
معرفی کتاب |