سرمقاله |
|
حسن و قبح عقلی افعال از دیدگاه صدرالمتالهین «دكتر سیدصدرالدین طاهری» چكيده اخلاق و اهميت و تأثير آن در زندگي بشر غيرقابل انكار است، و در اينباره نه تنها انديشمندان، بلكه مردم عادي و عامي نيز اتفاق نظر دارند. اما در ميان ارباب انديشه، فلاسفه، بويژه فيلسوفان اخلاق، تنها كساني هستند كه در باب مباني اخلاق بطور جدي و بتفصيل بحث ميكنند و ايشان نيز، با همه اختلاف نظرهايي كه در مسائل فرعي دارند، در اصل سرنوشتساز بودن نهاد اخلاق كمترين اختلافي با هم ندارند. يكي از مسائل مهم فلسفه اخلاق، كه از قديم مورد اختلاف فيلسوفان اخلاق بوده و گروههاي فكري ديگري نظير متكلمان نيز بمناسبت در آن وارد شدهاند، معيار خوبي و بدي يا «حسن و قبح» اخلاقي كردارهاست. در اين مقاله پس از مقدمه و بيان يك توضيح مهم پيرامون پارة از اصطلاحات جاري در اين بحث، گزارش مختصري پيرامون آراء متكلمان اسلامي و فلاسفه مشاء ارائه خواهد شد تا محتواي بحث و سير تاريخي آن نموده شود و راه دريافت نظر صدرالمتألهين هموار گردد. سپس نظر اين فيلسوف درباره حسن و قبح افعال، عليرغم آنكه به اظهار نظر صريح وي درباره آن دست نيافتهييم، بطور غيرمستقيم، از آرائي كه در مسائل ديگري اظهار داشته استنباط خواهد شد. كليدواژگان حسن و قبح عقلي حسن و قبح شرعي اشاعره معتزله شيعه حكمت متعاليه اطلاق نسبيت
|
|
حرکت جوهری وجودی در قوس نزول و صعود «دكتر منیژه پلنگی» چكيده در اين مقاله با مروري اجمالي بر معنايي كه حركت جوهري در فلسفه وجودي ملاصدرا پيدا ميكند، و با توجه به عناصري كه در تبيين حركت جوهري به كار گرفته ميشوند و بويژه نفس عالم، اين نتيجه حاصل ميشود كه حركت جوهري امري نيست كه منحصراً در قوس صعود و در چارچوب تعريف ارسطويي از حركت، يعني با در نظر داشتن مفاهيم خاص ارسطويي «قوه و فعل» معنا پيدا كند، بلكه آنچنان مفهومي گسترده مييابد كه در قوس نزول هم ميتوان سخن از حركت جوهري، يعني حركت وجودي، به ميان آورد. اصولاً در فلسفه» كه به قوس نزول ميانديشد نميتوان حركت را تنها در قوس صعـود توجيه كرد، بويژه با لـحاظ اينكـه حـركت، برآمده از حيات و خصيصه ذاتي وجود است. در ادامه مروري اجمالي بر نفسشناسي ملاصدرا در دو قوس هستي صورت ميگيرد كه در آن ارتباط وجود انساني با حركت در دو قوس مورد توجه قرار ميگيرد. كه البته اين توجه تنها در حدي است كه بتواند يادآور باور ملاصدرا به تضاهي مراتب و عوالم هستي در دو قوس نزول و صعود باشد و ما را در مسير بحث به هدف رهنمون سازد. كليدواژگان حركت جوهري قوس نزول قوس صعود نفس نفس عالم حيات عشق شوق حركت حبّي معاد قوه و فعل كثرت غيريت
|
|
علیت در اندیشه جلال الدین دوانی و ملاصدرا «دكتر عبدالرزاق حسامی فر» چكيده دواني در رسالة الزوراء به تحليل مسئله عليت پرداخته است. وي در مقام بيان نسبت ميان علت و معلول بگونهيي سخن گفته است كه گويي وجود معلول در انديشه او هم وجود رابط و هم وجود رابطي است، و از اينرو دچار خلط ميان اين دو معنا شده است. ملاصدرا در نقد انديشه دواني درباره عليت به نقد آن بخش از تعبيرات او پرداخته است كه با وجود رابطي سازگار است و بخش ديگر را كه با وجود رابط سازگار است ـو در آن مسئله عليت به مسئله تشأن برگردانده شده استـ مسكوت گذاشته است. او خود با طرح نظريه «امكان فقري و فقر وجودي»، قائل به اتكاي وجودي معلول به علت شد. از نظر او وجود معلول، عين ربط و وابستگي به علت است، البته اين مسئله كه وجود معلول عين ربط به علت است در حكمت مشاء نيز مطرح بوده است، با اين تفاوت كه حكمت مشاء وابستگي معلول به علت را در ماهيت معلول، و حكمت متعاليه در وجودآن ميداند. همچنين در حكمت مشاء ميتوان براي معلول نحوهيي استقلال از علت لحاظ كرد، اما در حكمت متعاليه، معلول از هر حيث متكي بر علت است و نسبت ميان علت و معلول اضافه اشراقيه است. نويسنده در اين مقاله ميكوشد با تحليل ديدگاه جلالالدين دواني و ملاصدرا درباره» عليت نشان دهد كه هردو در اعتقاد به نظريه عرفاني وحدت شخصي وجود، اتفاق نظر دارند و البته اين نظريه در تعبيرات دواني منقح و منسجم نيست در حاليكه در تعبيرات ملاصدرا كامل است. كليدواژگان علت معلول وجود مستقل وجود رابطي وجود رابط فقر وجودي واجب ممكن
|
|
رابطه وجود و ماهیت در فلسفه ارسطو و ابن سینا «دكتر رضا اکبریان , سهراب حقیقت» چكيده ارسطو در فلسفه خود از يك طرف بين وجود و جوهر ارتباط تنگاتنگي برقرار كرده بطوريكه سؤال از وجود را به سؤال از جوهر تحويل برده است و از طرف ديگر به رابطه بين جوهر و ذات قائل است. بهمين دليل است كه در فلسفه وي تمايز ميان وجود، جوهر و ذات بدشواري صورت ميگيرد. همين امر باعث شده است كه بين ارسطوشناسان اين اختلاف پيدا شود كه آيا در فلسفه ارسطو بين وجود و ذات تمايزي هست يا نه، و در صورت وجود تمايز اين تمايز صرفاً يك تمايز ذهني™منطقي™معرفتشناختي است يا علاوه بر اين، تمايز عيني™متافيزيكي™واقعي نيز ميان وجود و ذات مشاهده ميشود. در اين مقاله بر آنيم كه نشان دهيم آنچه در آثار ارسطو ديده ميشود تنها تمايز ذهني ميان وجود و ذات است لذا در فلسفه ارسطو نه نيازي به تمايز متافيزيكي است و نه او ميتوانست به اين تمايز قائل شود. در ادامه به اين پرداختيم كه در جهان اسلام فارابي و ابنسينا با گذر از تمايز ذهني ارسطويي به تمايز متافيزيكي ميان وجود و ماهيت، توانستند تفسير و تبيين نويني از وجودشناسي، جهانشناسي و خداشناسي ارائه دهند بطوريكه ميتوان از يك نظام فلسفي مستقل نزد مسلمانان صحبت كرد.
كليدواژگان وجود ماهيت زيادت وجود بر ماهيت عروض وجود بر ماهيت ابنسينا ارسطو
|
|
تبیین پیوند جهانشناسی و فلسفه سلوک در نگاه مولانا «محمود شیخ» چكيده اين مقاله با توصيف نظرات مولانا در باب جهان، در ذيل مباحثي چون تشبيه و تنزيه، خلقت و حدوث جهان، وحدت وجود، و قوانين حاكم بر عالم چون دگرگوني دائم، جنگ اضداد، نظام آكل و مأكول و قابل مقبول، و صورت و معنا از مثنوي نشان ميدهد كه جهانشناسي مولوي كاملاً با نظام عملي و اخلاقي او منطبق است. اگرچه او در اغلب موارد تحت تأثير نظرات ابنعربي است، اما هيچگاه همانند پيروان او از عالم عمل غفلت نميكند و توصيفش از جهان بگونهيي است كه تبيين كننده نظريه صوفيه درباره مجاهده و سلوك باشد. مولانا، انسان و جهان را به دو بخش صورت و معنا تقسيم ميكند: صورت انسان، صورت عالم را درك ميكند و معناي او معناي عالم را، كه بتعبير او حق است. باين ترتيب انسان براي درك عالم بايد با تبديل حواس خود از حواس ظاهر به باطن، به شناخت و اتحاد با عالم جان برسد. مولانا در توصيف هركدام از دو عالم معنا و صورت، فلسفه حركت و تكامل را هيچگاه از ياد نميبرد: عالم ماده، عالم اضداد است، و در ميان اضداد، جنگي هولناك برقرار است. كليدواژگان مولانا جهان انسان فلسفه سلوك عرفاني صورت معنا صيرورت
|
|
سرشت معنایی و زبانی وحی از دیدگاه صدرالمتالهین «دکتر مرضیه اخلاقی» چكيده كلمه» وحي و مشتقات آن داراي معاني مختلف و كاربردهاي متنوعي است كه جامع تمامي معاني و كاربردهاي آن، همان «تفهيم سريع و پنهاني» است. در تحليل وحي، معرفت وحياني و منشأ آن، ويژگيهاي شخص نبي بعنوان گيرنده» وحي و نيز نحوه» دريافت آن و بالأخره سرشت زباني و معنايي وحي، نظريههاي گوناگون و متفاوتي از گذشته تا به امروز ارائه گرديده، مانند: نظرية سنتي و جديد منكران، نظريه» عقلاني يا فلسفي، عرفاني، روانشناسي، جامعهشناسي و تجربه» ديني. محققان امروزي نيز به تجزيه و تحليل اين موضوع پرداختهاند. در مطالعه» اين نظريهها بدين نكته رسيدم كه يا به مكتب حِكمي ملاصدرا توجه نشده يا جزو نظريه» عقلاني يا فلسفي قرار گرفته است، اگرچه عموماً مؤلفان محترم بيان كردهاند كه مبناي نظريه» عقلاني وحي، فلسفه» مشاء، (يعني فارابي و ابنسينا) است. لذا با انتخاب اين نظريهها بعنوان پيشفرض كه جزو مبادي اين مقاله خواهد بود، در صدد برآمدم تا به بررسي «سرشت معنايي و زباني وحي از ديدگاه ملاصدرا» بپردازم. در اين بررسي عبارات صريح بهدستآمده از آثار ملاصدرا كاملاً نشان از اين دارد كه وي در اين مسئله نيز در جهت هماهنگي ميان برهان، عرفان و قرآن گامهاي مؤثري برداشته و ادعاي خود را كه فلسفه، عرفان و قرآن عناصر هماهنگ يك مجموعهاند به اثبات رسانده است. در نتيجه، به دليل جامعنگري و تعمق عميق و رويآورد ژرف اين حكيم متأله به همة روي آوردهاي كلامي، فلسفي، عرفاني و ديني، تفاوتها و تعارضهاي حاصل از نگرش يكجانبه و تكبعدي هركدام از رويآوردها، مشاهده نميشود. كليدواژگان وحي معرفت وحياني پيامبر شعور پيامبري سرشت زباني و معنايي
|
|
فلسفه هنر و جایگاه خیال در آن از منظر حکمای اسلامی «حسین هاشم نژاد» چكيده فلسفه هنر به تبيين مبادي فلسفي هنر ميپردازد. پرسشهايي همچون هنر چيست؟ منشأ هنر چيست؟ و ... از جمله پرسشهاي اساسي فلسفه هنر هستند. خيال بعنوان منشأ آثار هنري، از اركان و مقوِّمات هنر است. حكماي اسلامي بويژه صدرالمتألهين توجّه ويژهيي به خيال و هستيشناسي آن كردهاند. از نظر حكماي اسلامي علاوه بر قوّه خيال كه ساحتي از نفس آدمي است و خيال متّصل ناميده ميشود، در خارج از وجود انسان، عالمي وجود دارد كه عالم خيال منفصل ناميده ميشود. بين اين دو عالم ارتباط و نوعي هماهنگي هست. همچنين از نظر حكماي اسلامي محاكات از مبادي اصلي هنر است. در حكمت اسلامي تفسيرهاي نو و بديعي از محاكات ارائه شده است كه در فلسفههاي پيشين سابقه ندارد. اين تلقّيها را ميتوان تلقّي متعالي از محاكات ناميد. در اين نوشتار ابتدا بطور خلاصه به تبيين چيستي هنر و فلسفه هنر پرداخته شده، و آنگاه بطور نسبتاً مبسوط به بحث خيال و جايگاه آن در هنر از منظر حكماي اسلامي پرداخته شده است. در نهايت بحث محاكات و تلقّي متعالي حكماي اسلامي از آن مطرح شده است. كليدواژگان هنر زيبايي خيال قوّه مصوّره خيال منفصل خيال متّصل محاكات
|
|
گزارش یازدهمین و دوازدهمین همایش بزرگداشت حکیم ملاصدرا |
|
گزارش سفر هیئت اعزامی بنیاد به یونان |