سرمقاله |
|
| |
تحقيق |
|
زندگي ، شخصيت و مكتب
صدرالمتالهين |
|
| |
علم حضوري يا حصولي |
|
علم در نخستين تقسيم خود به دو قسم علم حصولي و علم حضوري منقسم مي شود . در اين بحث با تفكيك دو مقام - مقام تعريف و مقام تحقق - پرسش اساسي كه در مقام اول مطرح مي شود اينستكه فارق اساسي علم حضوري از علم حصولي چيست ؟ در پاسخ به اين پرسش ديدگاه هاي متفاوتي ارائه مي شود . پرسش ديگر ، تعيين مبناي حصر تقسيم علم به اين دو قسم است كه آيا عقلي است و يا استقرايي ؟ حاصل كلام حكما در اينباره اينستكه حصر علم در حضوري و حصولي ، حصري عقلي است و اين تقسيم حاصر است . بررسي ويژگيها و اقسام علم حضوري نيز از مباحثي است كه در مقام تعريف مطرح می شود . |
|
| |
مطالعه اي تطبيقي درباره حركت در فلسفه ارسطو و
حكمت متعاليه |
|
اصل وجود حركت در ميان حكيمان مورد اتفاق است . از آنجا كه حركت از معقولات ثاني فلسفي است قابل تعريف به حد يا رسم نيست و لكن تعبير تغيير تدريجي مي تواند آن را توضيح دهد . از نظر ارسطو يك نوع حركت بي آغاز و انجام وجود دارد و آن حركت مستدير افلاك است كه دائمي ، متصل و نامتناهي است و ساير حركتها آغاز و انجام دارند . از نظر ملاصدرا نيز حركت ، جاودانه و بي آغاز و انجام است ، لكن تصوير او از حركت ازلي و ابدي بر اساس حركت جوهري است . يعني هر چند در برخي مواضع بر اساس مبناي حكماي سلف از استمرار و دوام حركت مستدير سخن گفته است لكن تاييد ميكند كه در اينجا منظور حركات عرضي است و ديدگاه نهايي خود او در بحث از حركت جوهري مطرح شده است. |
|
| |
ارزيابي غايتمندي عالم طبيعت در فلسفه مشائي و
حكمت متعاليه |
|
مسئله غايتمندي عالم طبيعت با موجودات متنوعي كه دارد يكي از مسائل اساسي حوزه خردورزي فلسفي محسوب مي شود و اتخاذ هر گونه موضعي در اين خصوص ، تقش بسزائي در تكوين جهانبيني آدمي و تعيين جهت حيات فكري و علمي او دارد . ما در اين مقاله ، اين مسئله را از ديد دو مكتب فلسفي جهان اسلام يعني فلسفه مشائي و حكمت متعاليه مورد ارزيابي قرار داده ايم . فلسفه مشائي بر پايه مباني ويژه خود ، عالم طبيعت را همچون عالم مجردات ، تمثل و انعكاسي از كيان رباني و نظام پيشين صور ارتسامی قلمداد كرده و آثار و حركات اشياي مادي را برخاسته از طبايع آنها مي داند |
|
| |
بررسي تحليلي دوره فلسفي اصفهان و دو مكتب
فلسفي آن |
|
در اصفهان از همان ابتدا كه بعنوان پايتخت حكومت صفوي انتخاب شد و علما و متفكران به اصفهان مهاجرت كردند ، حوزه هاي متنوعي در عرصه علوم عقلي تشكيل گرديد . حداقل مي دانيم كه سه حوزه متفاوت با محوريت سه شخصيت بزرگ علمي ، در اصفهان دائر گرديد كه عبارت بودند از شيخ بهائي ، ميرداماد و ميرفندرسكي . دو حوزه اخير هر يك مبدا جريان فكري - فلسفي خاصي شدند كه تدريجا اختلافات بينشي و نگرشي بين آن دو افزايش يافت و سرانجام دو مكتب فلسفي را پديد آورد . جريان فلسفي ميرداماد بسرعت گسترش پيدا كرد و از اصفهان و حتي ايران فراتر رفت و تاثيرات اجتماعي ، فرهنگي و فلسفي آن بسيار بيشتر از جرياني بود كه با ميرفندرسكي آغاز شد . |
|
| |
جستاري پيرامون تعاريف ممكن |
|
در اين مقاله ابتدا به يك تعريف ارسطو و يك تعريف فارابي و پنج تعريف ابن سينا درباره ممكن اشاره شده و سپس تعاريف پنج گانه ابن سينا درباره ممكن مورد نقد و بررسي قرار گرفته و وجه برتري تعريف اول بر ساير تعاريف بيان شده است و در مرحله بعد ديدگاه هاي مختلف درباره حقيقي يا شرح لفظ بودن تعاريف ممكن ، بررسي شده است . |
|
| |
مقام انسان از ديدگاه ملاصدرا |
|
بحث از انسان و نفس انسان دانشي است كه تاريخي طولاني دارد ، بطوريكه مبناي بسياري از مباحث كلامي از جمله مبدا و معاد قرار گرفته است . ابن عربي و جه تسميه انسان را اين مي داند كه مانوس با مرتبه كمالي است و لذا « انسان كامل » در معني انسان است و ديگر افراد تنها شكل انساني دارند . بعضي انسان را به « حيوان ناطق » تعريف كرده اند اما از نظر ابن عربي جماد و نبات و حيوان نيز حي و ناطق هستند ، زيرا بتصريح قرآن همه اشياء تسبيح خدا مي كنند . از نظر ابن عربي حقيقت انسان همان لطيفه رباني است كه حق تعالي از روح خود در جسم انسان دميده است . |
|
| |
عوارض ذاتيه و اشكالات
چهارگانه |
|
عوارض ذاتيه از مباحث پيچيده گستره علم شناسي فلسفي - منطقي است . در اين گفتار پس از مرور مفهوم عرضي ذاتي و همچنين ملاك تشخيص آن از ديدگاه حكمايي چون ارسطو ، فارابي و ابن سينا ، اشكالاتي را كه در رابطه با عوارض ذاتيه بنطر مي رسد ، طرح مي نماييم . در مجموع دو اشكال نسبت به مفهوم عوارض ذاتيه و دو اشكال نسبت به ملاكهاي تمييز آن وارد خواهيم كرد . يكي از ا شكالات مفهومي مربوط به تعيين محدوده ذاتي مقوم است كه حكما در راه حل آن گرفتار معضل دور شده اند . اشكالات مربوط به ملاكهاي تمييز را نيز با مثالهاي نقضي از علم حساب و فلسفه نشان داده ايم . |
|
| |
گزارش نخستين جلسه مجمع اساتيد
فلسفه |
|
| |
پيوست |
|
|